کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دکارتی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
دکارتی
لغتنامه دهخدا
دکارتی . [ دِ ] (ص نسبی ) منسوب به دکارت ، حکیم مشهور فرانسه : فلسفه ٔ دکارتیه . (یادداشت مرحوم دهخدا). رجوع به دکارت شود.
-
جستوجو در متن
-
دکارتیه
لغتنامه دهخدا
دکارتیه . [ دِ تی ی َ / ی ِ ] (ص نسبی ) منسوب به دکارت ، حکیم فرانسوی : فلسفه ٔ دکارتیه . (یادداشت مرحوم دهخدا). دکارتی . رجوع به دکارت و دکارتی شود.
-
خط مستقیم
لغتنامه دهخدا
خط مستقیم . [ خ َطْ طِ م ُ ت َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) خط راست . (آنندراج ). اقصر خطی که مابین دو نقطه ٔ مفروضه رسم کنند. (ناظم الاطباء). خطی که در دستگاه دکارتی معادله ٔ آن 0=c+by+ax باشد و در هندسه ، تصویری مشخص آن دو نقطه است .
-
دائره
لغتنامه دهخدا
دائره . [ ءِ رَ ] (ع اِ) دائرة. دایره . خط گرد.(منتهی الارب ) (غیاث ). چنبر. گرده . برهون . گرد گرد. گرد گردنده بر چیزی . حلقه . هر چیزی که محیط چیزی باشد. محیط. سبلة. (منتهی الارب ). ج ، دوائر : بسا که از پی جست جهان چون پرگارچو دائره همه تن گشته بو...