کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دو کله پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
دو ضرب
لغتنامه دهخدا
دو ضرب . [ دُ ض َ ] (ص مرکب ، ق مرکب ) ضرب دو نوبت . دوضربه . (یادداشت مؤلف ). رجوع به دوضربه شود.
-
دو کوهه
لغتنامه دهخدا
دو کوهه . [ دُ هََ / هَِ ] (ص مرکب ) دوکوهانه : هیون دو کوهه دگر شش هزارهمه بارشان آلت کارزار.اسدی .
-
دو مرده
لغتنامه دهخدا
دو مرده .[ دُو م َ دَ / دِ ] (ص نسبی ) منسوب به دو مرد. آنچه که کفاف دو مرد را دهد؛ خوراک دو مرده : امروز دو مرده بیش گیرد مرکن فردا گوید تربی از اینجا برکن .سعدی (کلیات چ مصفا ص 134).
-
دو نیم
لغتنامه دهخدا
دو نیم . [دُ ] (ص مرکب ، اِ مرکب ) از میان به دو قسمت مساوی تقسیم شده . دو نصف و دو نیمه شده . (ناظم الاطباء). نصف . دو نیمه . به دو نصف تقسیم شده . (یادداشت مؤلف ).- بر دو نیم زدن ؛ نیمه کردن . از میان قطع کردن :به شمشیر سلمش زدم بر دونیم سرآمد شما...
-
دو هزار
لغتنامه دهخدا
دو هزار. [ دُ هَِ ] (اِخ ) نام یکی از دهستانهای ییلاق شهرستان شهسوار است . این دهستان تقریباً در 40هزارگزی جنوب باختری شهسوار در ارتفاع 2هزارگزی واقع و هوای آن سردسیر است و آب آن از چشمه سارهای کوهستان . این دهستان زمستان چندان سکنه ندارد ولی تابستان...
-
ده دو
لغتنامه دهخدا
ده دو. [ دَه ْ دُ ] (اِ مرکب ) دو قسمت از ده قسمت چیزی . دو عشر. نفعی است معین که سوداگران با هم دارند. (لغت محلی شوشتر).
-
تگ دو
لغتنامه دهخدا
تگ دو.[ ت َ دَ / دُو ] (اِ مرکب ) تفحص و دوندگی در کاری وتجسس . || تعب و ماندگی . (ناظم الاطباء).
-
خوش دو
لغتنامه دهخدا
خوش دو. [ خوَش ْ / خُش ْ دَ / دُو ] (ص مرکب ) آنکه نیکو دود. || کنایه از مطیع.
-
گزرتا دو قردو
لغتنامه دهخدا
گزرتا دو قردو. [گ َ زَ دُ ق َ ] (اِخ ) شهری را که بنام جزیره ٔ ابن عمر معروف است آرامیها بنام فوق موسوم کرده اند. (تاریخ کرد رشید یاسمی ص 89).
-
گومز دو لا سرنا
لغتنامه دهخدا
گومز دو لا سرنا. [ گ ُ م ِ دُ س ِ ] (اِخ ) نویسنده ٔ اسپانیایی که در مادرید به سال 1891 م . بدنیا آمد. آثار بسیاری دارد که از جمله «گره گریاس » میباشد.
-
کامفر دو مانت
لغتنامه دهخدا
کامفر دو مانت . [ دُ ] (فرانسوی ، اِ مرکب ) یا الکل مانتولیک و یا مانتول . یکی از اجزاء متشکله ٔ اسانس مانت است .رجوع به ص 157 کارآموزی داروسازی دکتر جنیدی شود.
-
سگ دو زدن
لغتنامه دهخدا
سگ دو زدن . [ س َ دَ/ دُو زَ دَ ] (مص مرکب ) این سو و آن سو رفتن و فعالیت بسیار کردن بدون اخذ نتیجه . (فرهنگ فارسی معین ).
-
فرانسوا دو پرو
لغتنامه دهخدا
فرانسوا دو پرو. [ فْرا / ف ِ دُ پ ِ ] (اِخ ) راهبی بود که در زمان ابوسعید ایلخانی از طرف پاپ ژان دوازدهم به ایران فرستاده شد تا ابوسعید را به دیانت مسیح راغب سازد و به ویژه او را به حمایت مردم ارمنستان که در زیر فشار مصریان قرار گرفته بودند برانگیزد....
-
فرانسوا دو پروس
لغتنامه دهخدا
فرانسوا دو پروس . [ فْرا / ف ِ دُ پ ِ ] (اِخ ) فرانسوا دو پرو. رجوع به فرانسوا دو پرو شود.
-
واسکو دو گاما
لغتنامه دهخدا
واسکو دوگاما. [ ک ُ دُ ] (اِخ ) واسکو دا گاما. دریانورد مشهور پرتقالی . وی در سینو واقع در المتژو به سال 1469 متولد شد و در 1524 در کشن هندوستان درگذشت . وی به سال 1487 به وسیله ٔ ژان دوم به هند گسیل شدو از جنوب افریقا و دماغه امید به آن دیار رفت و د...