کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دویستم پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
دویستم
لغتنامه دهخدا
دویستم . [ دِ ت ُ ] (عدد ترتیبی ، ص نسبی ) در مرحله ٔ دویست . دویستمین . (یادداشت مؤلف ).
-
جستوجو در متن
-
دویستمین
لغتنامه دهخدا
دویستمین . [ دِ ت ُ ] (ص نسبی ، اِ) دویستم . رجوع به دویستم شود.
-
دویست
لغتنامه دهخدا
دویست . [ دِ ] (عدد، ص ، اِ) دوصد. مأتان . دودفعه صد. (از ناظم الاطباء). مأتین . نماینده ٔ آن در ارقام هندیه «200» و در حساب جمل «ر» باشد. صاحب مجمل اللغه در ترجمه ٔ ماءة گوید: سد با سین است و اینکه صد با صاد است غلط است زیرا که دویست گواه است یعنی...
-
تاج الدین
لغتنامه دهخدا
تاج الدین . [ جُدْ دی ] (اِخ ) ابن احمد دمشقی . یکی از بزرگان بنی محاسن است در نامه ٔ دانشوران از وی چنین یاد شده است : تاج الدین پسر احمد دمشقی از بنی محاسن که در بلده ٔ دمشق طایفه ٔ مشهور میباشد و اعتقاد اهالی اینجا در حق این طایفه این است که نسب ا...