کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دوژنه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
دوژنه
لغتنامه دهخدا
دوژنه . [ ژَ ن َ / ن ِ ] (اِ) زنبور عسل . || پشه . || نیش . (ناظم الاطباء). نیش پشه و زنبور و کنه . (شرفنامه ٔ منیری ). دوزنه . || ناوک . (ناظم الاطباء). رجوع به دوزنه شود.
-
واژههای مشابه
-
دوژنه دار
لغتنامه دهخدا
دوژنه دار. [ ژَ ن َ / ن ِ ] (نف مرکب ) دوزنه دار. رجوع به دوژنه و دوزنه دار شود.
-
جستوجو در متن
-
دوسنه
لغتنامه دهخدا
دوسنه . [ س َ ن َ / ن ِ ] (اِ) خار که بر جامه دوسد. (یادداشت مؤلف ). دوژنه . رجوع به دوژنه شود.
-
دوزنه دار
لغتنامه دهخدا
دوزنه دار. [ زَ ن َ / ن ِ ] (نف مرکب ) هوام نیش دار. (ناظم الاطباء). دوژنه دار. رجوع به دوزنه شود.
-
دوزینه
لغتنامه دهخدا
دوزینه . [ ن َ / ن ِ ] (اِ) دوژنه . نیش زنبور عسل و اندام پشه . (ناظم الاطباء). دوزنه . رجوع به دوزنه و دوژینه شود.
-
دوزنه
لغتنامه دهخدا
دوزنه . [ زَ ن َ / ن ِ ] (اِ) نیش هوام و زنبور و پشه . دوژنه : الشعراء؛ مگس که دوزنه دارد. (السامی فی الاسامی ). صاحب آنندراج گوید: ظاهراً لفظ «دو» را علیحده گمان برده و درقاموس گوید که الشعرا مگس سرخ و کبود که برشتر و سگ نشیند و چیزی منکر و درشت و ا...