کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دوهوا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
دوهوا
لغتنامه دهخدا
دوهوا. [ دُ هََ ] (اِ مرکب ) دوآرزو و خواهش مختلف . اختلاف نظر. (یادداشت مؤلف ) : در ساعت پریان را بفرستاد و گفت در شهر به دو هوادر یکدیگر افتاده اند. (اسکندرنامه ٔ نسخه ٔ نفیسی ). و رجوع به دو هوایی شود.
-
واژههای مشابه
-
دوهوا شدن
لغتنامه دهخدا
دوهوا شدن . [ دُ هََ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) دو آرزو و خواهش مخالف پدید آمدن . (یادداشت مؤلف ).
-
دوهوا شدن
لغتنامه دهخدا
دوهوا شدن . [ دُ هََش ُ دَ ] (مص مرکب ) از هوایی خوش به ناخوش یا از سردبه گرم و به عکس رفتن و آن مضر سلامت است . بیمار شدن به علت تغییر هوا چون رفتن از مکانی به مکان دیگر یا گرایش از سرما به گرما و بعکس . (یادداشت مؤلف ).
-
جستوجو در متن
-
دو
لغتنامه دهخدا
دو. [ دُ ] (عدد، ص ، اِ) عدد معروف که ترجمه ٔ اثنین باشد و این بر لفظ جمع نیز بیاید. (آنندراج ). شمار پس از یک و پیش از سه . یک با یک . اثنان . اثنتان . اثنین . اثنتین . ثنتان . ثنتین . ضعف یک . نماینده ٔ آن در ارقام هندسیه «2» و در حساب جُمَّل «ب » ...