کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دونم پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
دونم
لغتنامه دهخدا
دونم . [ دُ ن َ ] (ص مرکب ) نیم خشک . کمی از تری مانده . میان خشک و تر. نه خشک و نه تر. نه خشک خشک و نه تر تر. (یادداشت مؤلف ).- دونم شدن ؛ کمی خشک شدن . به خشکی نزدیک شدن . به حالی میانه ٔ تری و خشکی درآمدن .(یادداشت مؤلف ).
-
دونم
لغتنامه دهخدا
دونم . [ دُ ن ِ ] (ترکی ، اِ)واحد مساحت مساوی چهل قدم مربع. (یادداشت مؤلف ).
-
جستوجو در متن
-
نیمه خشک
لغتنامه دهخدا
نیمه خشک . [ م َ / م ِ خ ُ ] (ص مرکب ) دونم . (یادداشت مؤلف ). رجوع به نیم خشک شود.
-
اسکیشهر
لغتنامه دهخدا
اسکیشهر. [ اَ ش َ ] (اِخ ) قصبه و مرکز قضائیست در سنجاق کوتاهیه از ولایت خداوندگار، قریب 55 هزارگزی شمال غربی کوتاهیه و 115 هزارگزی جنوب شرقی بروسه . در ساحل راست نهر پورسق صور از توابع شط سکاریه در 39 درجه و43 دقیقه و 45 ثانیه ٔ عرض شمال ی و 28 درجه...
-
صاری خانلر
لغتنامه دهخدا
صاری خانلر. [ ل َ ] (اِخ ) ناحیتی است تابع شهرستان جمعه در سنجاق سرفیجه از ولایت مناستر، سکنه ٔ آن 6285 تن و 194 تن آنها اولاخ و روم وبقیه مسلمانان و ترکانند. در داخل ناحیه 6 جامع، 3 دکان ، یک کاروانسرا، 200 باغ ، 20 باغچه ، 100 چمن زار،16322 دونم مز...
-
ازینه
لغتنامه دهخدا
ازینه . [ ] (اِخ ) اینه قازطاغی بازاری . نام قصبه ٔ مرکز قضا در سنجاق ((بیغا)) در 12هزارگزی جنوبی قلعه ٔ سلطانیه در کنار رودی کوچک که بنهر مندرس فرومیریزد و قریب 4000 تن سکنه دارد. قضای ازینه محدود است از سمت شمال به قسمت شمال غربی لوا و از طرف مغرب ...
-
اسپارته
لغتنامه دهخدا
اسپارته . [ ] (اِخ ) شهریست در ولایت قونیه و مرکز سنجاق حمید، در طرف شمال غربی این ولایت ، در دامنه ٔ شمالی کوه دوراس ، در 180 هزارگزی غربی شهر قونیه و در 115 هزارگزی شمالی اسکله ٔ انطالیه ، در 38 هزارگزی جنوب غربی دریاچه ٔ اکردیر. موقع بسیار زیبا و ...
-
استانکوی
لغتنامه دهخدا
استانکوی . [ ] (اِخ ) یا استان کُس یا استان کو . جزیره ٔ مستطیل و تنگی است در بحرالجزائر مقابل ساحل جنوب غربی آناطولی در دهانه ٔ خلیج مستطیل معروف به استانکوی کورفزی . از شمال شرقی بسوی جنوب غربی بین 36 درجه و 40 دقیقه و 36 درجه و 55 دقیقه ٔ عرض شمال...
-
طرابلس شام
لغتنامه دهخدا
طرابلس شام . [ طَ ب ُ ل ُ س ِ ](اِخ ) مؤلف قاموس الاعلام گوید: نام قضائی است در ولایت بیروت و عبارت است از قسم جنوب غربی سنجاق ، از طرف شمال و شرق با قضای عکامحدود میباشد، و 91 قریه دارد و مشتمل است بر 5 ناحیه و اراضی عشیره ٔ عرب الجحیش و عده ٔ نفوس...
-
ازنیق
لغتنامه دهخدا
ازنیق . [ اِ ] (اِخ ) قصبه ٔ مرکزی درقضای ینی شهر از سنجاق ارطغرل در ولایت خداوندگار. این قصبه در ساحل شرقی دریاچه ای موسوم بهمین نام و در 55 هزارگزی شمال شرقی بروسه و 90 هزارگزی جنوب شرقی استانبول و در 47 هزارگزی مشرق اسکله موسوم به کملیک واقع است ....
-
والا
لغتنامه دهخدا
والا. (ص ) بلند. (لغت فرس اسدی ) (حاشیه ٔ معین بر برهان قاطع) (صحاح الفرس ) (از انجمن آرا) (آنندراج ) (از بهار عجم ) (فرهنگ نظام ) (ناظم الاطباء). مرتفع. (حاشیه ٔ برهان قاطع). بالا. (انجمن آرا) (آنندراج ).رفیع. (ناظم الاطباء). افراشته . بارفعت : چو ه...
-
دون
لغتنامه دهخدا
دون . (ع ص ) پست . فرود. مقابل عالی . مردم پست و فرومایه . ج ، دونان . (ناظم الاطباء). هر شخص یا چیز اخس و ادنی از حیث ارزش و منزلت . شخص فرومایه و پست . ج ، دونان . (از یادداشت مؤلف ) : چرخ فلک هرگز پیدانکردچون تو یکی سفله و دون و ژکور. رودکی .سیه ...
-
اسکوب
لغتنامه دهخدا
اسکوب . [ ] (اِخ ) شهریست در روم ایلی مرکز ولایت قوصوه بساحل نهر «واردار» در 180 هزارگزی شمال غربی سلانیک . قسمت اعظم شهر در جهت شمال شرقی نهر مزبورواقع است و فقط یکی دو محله در جانب جنوب غربی نهر فوق وجود دارد. شهر در دو جلگه ٔ بسیار زیبا واقع و در ...
-
دو
لغتنامه دهخدا
دو. [ دُ ] (عدد، ص ، اِ) عدد معروف که ترجمه ٔ اثنین باشد و این بر لفظ جمع نیز بیاید. (آنندراج ). شمار پس از یک و پیش از سه . یک با یک . اثنان . اثنتان . اثنین . اثنتین . ثنتان . ثنتین . ضعف یک . نماینده ٔ آن در ارقام هندسیه «2» و در حساب جُمَّل «ب » ...