کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دولول پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
دولول
لغتنامه دهخدا
دولول . [ دُ ] (ص مرکب ) (مرکب از: دو + لول ، لوله ) آنچه دارای دو لوله باشد. || قسمی تفنگ که دولوله دارد. تفنگ یا تپانچه که دارای دولوله است . (یادداشت مؤلف ).
-
واژههای مشابه
-
دؤلول
لغتنامه دهخدا
دؤلول . [ دُءْ ] (ع اِ) سختی و شدت . ج ، دآلیل . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) || اختلاط و تردد. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). || اختلال . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).
-
جستوجو در متن
-
کمرشکن
لغتنامه دهخدا
کمرشکن . [ ک َ م َ ش ِ ک َ ] (نف مرکب ) کمرشکننده . آنچه که کمر شخص را بشکند. (فرهنگ فارسی معین ). || کنایه از طاقت فرسا. بسیار سنگین . (فرهنگ فارسی معین ). که تحمل آن صعب یا نامقدور باشد. شاق . سخت . فوق طاقت . خرج یا زیانی بگزاف : مخارج کمرشکن . غر...
-
تفنگ
لغتنامه دهخدا
تفنگ . [ ت ُ ف َ ] (اِ) بمعنی بندوق . در کلام متأخرین است و در کلام متقدمین تفک واقع است . (فرهنگ رشیدی ). بندوق و مرکب است از تُف مبدل تپ به بای فارسی که مخفف توپ است ... و تفق معرب آنست و به لفظ انداختن و افکندن و سر دادن و خوردن مستعمل است نه بلف...
-
بینی
لغتنامه دهخدا
بینی . (اِ) ترجمه ٔ انف . ظاهراً مرکب است از بین بمعنی بینش و یای نسبت زیرا که این عضو مرئی میشود یا آنکه متصل بچشم که محل بینش است واقع شده و بهر تقدیر از صفات و تشبیهات اوست یعنی آنچه در اشعار می آید از: قلم ، نرگس ، الف ، انگشت و جز آن . (آنندراج ...