کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دولعة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
دولعة
لغتنامه دهخدا
دولعة. [ دَ ل َ ع َ ] (ع اِ) یک نوع صدف مدور که چون آن را به خاکستر گرم کنند برشکل ناخن چیزی از آن بر می آید و چون آن چیز را بکشند به قدر انگشت می گردد و آن همین اظفار است که در قسط یافته می شود و آن را اظفارالطیب گویند و به هندی نک است . (منتهی الار...
-
واژههای همآوا
-
دولات
لغتنامه دهخدا
دولات . [ دَ وَ ] (ع اِ) ج ِ دولة. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). و رجوع به دولة.
-
دولات
لغتنامه دهخدا
دولات . [ دُ وَ ] (ع اِ) ج ِ دُوَلَة. (ناظم الاطباء). و رجوع به دولة شود. || به معنی تُوَلات است [یعنی دواهی ] . (منتهی الارب ). رجوع به دواهی شود.
-
جستوجو در متن
-
اظفارالطیب
لغتنامه دهخدا
اظفارالطیب . [ اَ رُطْ طی ] (ع اِ مرکب ) در فرهنگنامه مسطور است که اظفارالطیب را بپارسی ناخن پریان گویند و آن دارویی است . (مؤید الفضلاء). دولع. هندی آن نک است . (یادداشت مؤلف ). در فرهنگنامه است که اظفارالطیب حرف (کذا)و آن جانوری است از حشرات بحری...