کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دوشقه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
دوشقه
لغتنامه دهخدا
دوشقه . [ دُ ش َق ْ ق َ / ق ِ ] (ص مرکب ) دوشق . دوپاره . دونیمه : دو شقه ات می کنم . (یادداشت مؤلف ). رجوع به شقه شود.
-
جستوجو در متن
-
دوشق
لغتنامه دهخدا
دوشق . [ دُ ش َق ْق / ق ] (ص مرکب ) دوپاره . دوچاک . دوشقه . دونیمه : قصاب گوسفند را دوشق کرد. (از یادداشت مؤلف ). رجوع به شق شود.
-
دوشاخ
لغتنامه دهخدا
دوشاخ . [ دُ ] (ص مرکب ، اِ مرکب ) حیوانی که دو سرو بر سر دارد. ذوالقرنین . با دو سرو. || دوزبان . دوزبانه . دوپر. دوپره . دوشعبه . چیزی که به دوشاخه است : ریش دوشاخ . (یادداشت مؤلف ) : سرگرد دارد و ریش دوشاخ کمربند باریک و سینه ٔ فراخ . فردوسی (در ...
-
شق
لغتنامه دهخدا
شق . [ ش َق ق ] (ع اِ) کفتگی . (منتهی الارب ). کفتگی و ترک . ج ، شُقوق . (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). شکاف و چاک و رخنه و درز. (ناظم الاطباء). شکاف . و در فارسی با لفظ خوردن و زدن مستعمل . (آنندراج ). شکاف . (غیاث ). چاک . کفتگی . شاید معرب از ش...
-
حامورابی
لغتنامه دهخدا
حامورابی . (اِخ )ششمین پادشاه از اولین سلسله ٔ پانزده نفری سلاطین بابل و مؤسس و بانی حقیقی وواقعی مملکت بابل . قانون حامورابی قدیم ترین قوانینی است که تا امروز بدست است . سلطنت وی در حدود 2003-1961 ق .م . وی بیست سال ضدّ ریم سن پادشاه عیلام و لارسا ...