کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دوسری پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
دوسری
لغتنامه دهخدا
دوسری . [ دَ س َ ] (ع ص ) دوسرانی . (فرهنگ جهانگیری ) (آنندراج )(از برهان ). بزرگ هیکل توانا کأنه منسوب الی دوسر. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). رجوع به دوسرانی شود.
-
دوسری
لغتنامه دهخدا
دوسری . [ دُ س َ ] (ص نسبی ، اِ مرکب ) دارای دوسر. دوسره . با دو سر. (یادداشت مؤلف ). || قسمی از خیمه . (ناظم الاطباء) (از آنندراج ) : دشمن جان ترا عزم بیابان فناست دایم از نیزه ز بهرش دوسری بر سر ماست . شفیع اثر (از آنندراج ).|| روپوش کجاوه . (ناظم...
-
جستوجو در متن
-
دوسرانی
لغتنامه دهخدا
دوسرانی . [ دَ س َ ی ی ] (ع ص ) بزرگ هیکل توانا. (ناظم الاطباء). شتر بزرگ هیکل توانا کأنه معرب الی دوسر. (منتهی الارب ). گنده و بزرگ و ستبر. (از فرهنگ جهانگیری ) (از برهان ) (آنندراج ). دوسری . (برهان ).
-
سنف
لغتنامه دهخدا
سنف . [ س ِ ] (ع اِ) گندم دیوانه . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). به عربی دوسری است که در صحرا بهم رسد و بفارسی گرگاس نامند. (فهرست مخزن الادویه ). || جماعت . گروه مردم . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). || غلاف روئین سبز باقلا و ...
-
ذوالریاستین
لغتنامه دهخدا
ذوالریاستین . [ ذُرْ ریا س َ ت َ ] (اِخ ) خداوند دوسری . صاحب دو ریاست . لقب فضل بن سهل سرخسی . وزیر مأمون خلیفه ٔ عباسی . او از اولاد ملوک فرس و پدرش مجوسی بود و برای تلقیب وی بدین لقب گفته اند از آنرو که هم ریاست دیوان و هم ریاست جیش داشته است . (...