کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دهک پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
دهک
لغتنامه دهخدا
دهک . [ دَ ] (ع مص ) آس کردن چیزی را و شکستن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). || پا سپر کردن زمین را. || آرمیدن با زن . (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ).
-
دهک
لغتنامه دهخدا
دهک . [ دِ هََ ] (اِ مصغر) مصغر ده . ده کوچک و قریه ٔ کوچک . (ناظم الاطباء).
-
دهک
لغتنامه دهخدا
دهک . [ دِ هََ ] (اِخ ) دهی است از بخش شهریار شهرستان تهران . واقع در 17هزارگزی علیشاه عوض . سکنه ٔ آن 123 تن . آب آن از قنات و رود کرج تأمین می شود. راه آن اتومبیل رو. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1). نام قریه ای است به ری . (از قاموس ).
-
دهک
لغتنامه دهخدا
دهک . [ دِ هََ ] (اِخ ) دهی است از دهستان حومه بخش حومه ٔ شهرستان شهرضا. واقع در 19/5هزارگزی جنوب خاوری شهرضا. دارای 311 تن سکنه می باشد. آب آن از قنات تأمین می شود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10).
-
دهک
لغتنامه دهخدا
دهک . [ دِ هََ ] (اِخ ) دهی است از دهستان عربخانه ٔ بخش شوسف شهرستان بیرجند. واقع در 59هزارگزی شمال باختری شوسف . دارای 200 سکنه می باشد. آب آن از قنات تأمین می شود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
-
دهک
لغتنامه دهخدا
دهک . [ دِ هََ ] (اِخ ) دهی است از دهستان قره باغ بخش مرکزی شهرستان شیراز. واقع در 39هزارگزی جنوب شیراز. سکنه ٔ آن 214 تن . آب آن از چشمه وچاه تأمین می شود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7). دهی است به شیراز یا به واسط. از آن ده است علی دهکی محدث و هر...
-
دهک
لغتنامه دهخدا
دهک . [ دِ هََ ] (اِخ ) دهی است از دهستان مرکزی شهرستان سراوان . واقع در 34هزارگزی جنوب خاوری سراوان . سکنه ٔ آن 150 تن . آب آن از قنات تأمین می شود. راه آن فرعی . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).شهرکی است خرد [ به کرمان ] بر کوه بارجان و هرچه بر کوه...
-
دهک
لغتنامه دهخدا
دهک . [ دِ هََ ] (اِخ ) دهی است از دهستان مؤمن آباد بخش درمیان شهرستان بیرجند. واقع در 10هزارگزی جنوب درمیان . دارای 160 تن سکنه می باشد. آب آن از قنات . طوایف بهلولی ، احمدی ، حاجی حقداد در اطراف این قریه سکنی دارند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
-
دهک
لغتنامه دهخدا
دهک . [ دِ هََ ] (اِخ ) دهی است از دهستان الموت بخش معلم کلایه شهرستان قزوین . واقع در 12هزارگزی معلم کلایه . آب آن از دره ٔ خرم رود تأمین می شود.سکنه ٔ آن 203 تن . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1).
-
دهک
لغتنامه دهخدا
دهک . [ دِ هََ ] (اِخ ) دهی است از بخش نصرت آباد شهرستان زاهدان . واقع در 110هزارگزی جنوب خاوری نصرت آباد. سکنه ٔ آن 182 تن . آب آن از قنات تأمین می شود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).
-
دهک
لغتنامه دهخدا
دهک . [ دِ هََ ] (اِخ ) شعبه ای است از طایفه ٔ سراوان از طوایف کرمان و بلوچستان مرکب از 50 خانوار. (از یادداشت مؤلف ). طایفه ای از طوایف ناحیه ٔ سراوان کرمان . (جغرافیای سیاسی کیهان ص 98).
-
دهک
لغتنامه دهخدا
دهک . [ دِ هََ] (اِخ ) قلعه ای که مسعودسعد سالی چند بدانجا زندانی بود که با حبس قلعه ٔ سو هفت سال می شود : هفت سالم بسود سو و دهک پس از آنم سه سال قلعه ٔ نای .مسعودسعد.
-
دهک
لغتنامه دهخدا
دهک . [ دُ هَُ ] (ع اِ) ج ِ دهوک . (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). رجوع به دهوک شود.
-
دهک
لغتنامه دهخدا
دهک .[ دِ هََ ] (اِخ ) دهی است از دهستان جلال آباد بخش مرکزی شهرستان بابل . واقع در 5/5هزارگزی جنوب باختری بابل . دارای 180 تن سکنه می باشد. آب آن از رودخانه ٔ کاری تأمین می شود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3).