کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دنیاً پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
دنیاً
لغتنامه دهخدا
دنیاً. [ دِن ْ / دُن ْ یَن ْ ] (ع ص ) لاصق النسب . گویند: هو ابن عمی دنیاً؛ یعنی او پسرعم من است لاصق النسب . (از ناظم الاطباء).
-
واژههای مشابه
-
دنیا
لغتنامه دهخدا
دنیا. [ دِ ] (اِخ ) دانیه . شهر و دریابندری در ایالت آلیکانته واقع در جنوب شرقی اسپانیا، کنار مدیترانه با 12323 تن سکنه . آثاری از دوره ٔ رومیان دارد. ابوعمرو دانی منسوب به اینجا است . (از دایرةالمعارف فارسی ).
-
دنیا
لغتنامه دهخدا
دنیا. [ دُن ْ ] (ع ص ) تأنیث ادنی ، به معنی نزدیکتر. (مهذب الاسماء) (از منتهی الارب ). نزدیکتر. (ترجمان القرآن جرجانی ص 49). مقابل قُصْوی ̍. (یادداشت مؤلف ). السماء الدنیا؛ این آسمان به سبب نزدیکی آن از ساکنان زمین ، و همچنین است سماء الدنیا به اضا...
-
ینگ دنیا
لغتنامه دهخدا
ینگ دنیا. [ ی ِ گ ِ دُن ْ ] (اِخ ) دنیای نو. ارض جدید. نامی که ترکان به قاره ٔ امریکا داده اند. ینگی دنیا. ینگه دنیا : هر روز شوند عاشقان نوگویی تو شده ست ینگ دنیا. خان قزلباش امید (از آنندراج ).عاقلان را دهر زندان است و بندغافلان را ینگ دنیایی خوش ا...
-
ینگی دنیا
لغتنامه دهخدا
ینگی دنیا. [ ی ِ دُن ْ ] (اِخ ) امریکا. (از ناظم الاطباء).(از: ینگی ترکی به معنی نو + دنیا) نامی است که ترکها به امریکا می دهند و معنی آن «جهان نو» است . ینی دنیا. امریک . قاره ٔ جدید. (یادداشت مؤلف ). || اتازونی . ایالات متحده ٔ امریکا. (یادداشت مو...
-
ینی دنیا
لغتنامه دهخدا
ینی دنیا. [ی ِ دُن ْ ] (اِخ ) (از: ینی ، تازه + دنیا) ینگی دنیا. قاره ٔ جدید. آمریک . امریکا. رجوع به ینگی دنیا شود.
-
تارک دنیا
لغتنامه دهخدا
تارک دنیا. [ رِ ک ِ دُن ْ ] (ترکیب اضافی ،ص مرکب ) ترک کننده ٔ دنیا. رجوع به تارک الدنیا شود.
-
چرک دنیا
لغتنامه دهخدا
چرک دنیا. [ چ ِ ک ِ دُن ْ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کنایه از مال و متاع دنیا. (آنندراج ). مال و متاع دنیا.اسباب دنیا. (مجموعه ٔ مترادفات ص 317) : پاک اگر شویند دست از چرک دنیا خاکیان دست در یک کاسه با خورشید چون عیسی کنند. صائب (از آنندراج ).عاقبت ب...
-
دار دنیا
لغتنامه دهخدا
دار دنیا. [ رِ دُن ْ ] (ترکیب اضافی ،اِ مرکب ) این جهان . گیتی . دنیا. رجوع به دار شود.- از دار دنیا رفتن ؛ کنایه از مردن است .
-
گزین خلق دنیا
لغتنامه دهخدا
گزین خلق دنیا. [ گ ُ ن ِ خ َ ق ِ دُ] (اِخ ) برگزیده ٔ مخلوقات . پیغمبر (ص ) : برگزین از کارها پاکیزگی و خوی نیک کز همه دنیاگزین خلق دنیا این گزید.ناصرخسرو.
-
واژههای همآوا
-
دنیا
لغتنامه دهخدا
دنیا. [ دِ ] (اِخ ) دانیه . شهر و دریابندری در ایالت آلیکانته واقع در جنوب شرقی اسپانیا، کنار مدیترانه با 12323 تن سکنه . آثاری از دوره ٔ رومیان دارد. ابوعمرو دانی منسوب به اینجا است . (از دایرةالمعارف فارسی ).
-
دنیا
لغتنامه دهخدا
دنیا. [ دُن ْ ] (ع ص ) تأنیث ادنی ، به معنی نزدیکتر. (مهذب الاسماء) (از منتهی الارب ). نزدیکتر. (ترجمان القرآن جرجانی ص 49). مقابل قُصْوی ̍. (یادداشت مؤلف ). السماء الدنیا؛ این آسمان به سبب نزدیکی آن از ساکنان زمین ، و همچنین است سماء الدنیا به اضا...
-
دنیع
لغتنامه دهخدا
دنیع. [ دَ ] (ع ص ) ناکس بی خیر و بی عقل . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).