کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دندۀ چرخ لنگر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
یک دنده
لغتنامه دهخدا
یک دنده . [ ی َ/ ی ِ دَ دَ / دِ ] (ص مرکب ) سخت پایدار در عقیده ٔ خویش . لجوج . عنود. یک پهلو. که از رای خود بازنمی آید. ستیهنده . ستیزنده . مستبد به رأی . لجباز. خودرای . (یادداشت مؤلف ). || (ق مرکب ) به یک حال . بی تغییر وضع. آرام . یک نواخت : تا...
-
دنده نهادن
لغتنامه دهخدا
دنده نهادن . [ دَ دَ / دِ ن ِ / ن َ دَ ] (مص مرکب ) کنایه از قبول کردن و رغبت کردن است عموماً و قبول معاشرت را گویند خصوصاً.
-
بین دنده ای
لغتنامه دهخدا
بین دنده ای . [ ب َ / ب ِ ن ِ دَ دَ / دِ ئی ] (ص نسبی مرکب ) شریان و ورید و عصب که بین دو دنده ٔ متوالی (مجاور) از قفسه ٔ سینه قرار گیرند. بین الاضلاعی : شریان بین دنده ای . عصب بین دنده ای . ورید بین دنده ای . اولین شریان بین دنده ای . دومین شریان ب...