کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دلفین پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
دلفین
لغتنامه دهخدا
دلفین . [ دِ ] (اِ) گیاه یکساله یا دائمی از نوع دلفینیوم با خوشه های مارپیچی دراز از گلهای زیبا. انواع یکساله ٔ آنرا معمولا زبان درقفا می گویند و گلهای سفید، قرمز، صورتی یا ارغوانی دارد. نوع دائمی آن معمولا گلهای سفید یا کبود می دهد. (از دائرة المعار...
-
دلفین
لغتنامه دهخدا
دلفین . [ دُ ] (معرب ، اِ) قسمی از پستانداران قاطوسی که گاه بالای آن به سه ذرع میرسد. (یادداشت مرحوم دهخدا). جانوری است دریایی که غریق را به پشت خود یاری دهد تا غرق نشود. (از منتهی الارب ). دابه ای است بحری ، که گویند غریق را نجات دهد و آن معرب است و...
-
جستوجو در متن
-
دلافین
لغتنامه دهخدا
دلافین . [ دَ ] (ع اِ) ج ِ دُلفین . (اقرب الموارد). رجوع به دلفین شود.
-
تخس
لغتنامه دهخدا
تخس . [ ت ُ خ َ ] (ع اِ) دلفین و آن جانوری است دریایی که غریق را به پشت خود یاری دهد تا غرق نشود. (منتهی الارب ). دلفین که نوعی از جانوران دریائی باشد. (ناظم الاطباء). جانوری دریایی معروف به دلفین . (اقرب الموارد). دُخَس . رجوع به دلفین شود.
-
کجه ماهی
لغتنامه دهخدا
کجه ماهی . [ ] (اِ مرکب ) اسم دیلمی دلفین است . (تحفه ٔ حکیم مؤمن ). کچه . ماهی بینی دراز. (از تحفه ٔ حکیم مؤمن ، ذیل دلفین ).
-
شنگ ماهی
لغتنامه دهخدا
شنگ ماهی .[ ش َ ] (اِ مرکب ) دلفین و سگ ماهی . (ناظم الاطباء).
-
کچه ماهی
لغتنامه دهخدا
کچه ماهی . [ ک َ چ ِ ] (اِ مرکب ) اسم دیلمی دلفین است . کجه ماهی . (از تحفه ٔ حکیم مؤمن ).
-
عقدةالصلیب
لغتنامه دهخدا
عقدةالصلیب . [ ع ُ دَ تُص ْ ص َ ](اِخ ) نام مجموع چهار ستاره است در میان صورت دلفین ، و آن را عقود نیز گویند. (یادداشت مرحوم دهخدا).
-
دخس
لغتنامه دهخدا
دخس . [ دُ خ َ ] (ع اِ) تُخَس . دلفین . (از اقرب الموارد). خرک ماهی و آنرا بهندی سوس گویند. (منتهی الارب ). نوعی پستاندار دریایی از راسته ٔ شناگران که در بیشتر اقیانوسها و گاهی رودخانه ها گله وار زندگی میکنند. تیره ٔ دلفین ها مشتمل بر انواع است که از...
-
ژیراردن
لغتنامه دهخدا
ژیراردن . [ دَ ] (اِخ ) دلفین گی مادام امیل دو. زن ژیراردن مذکور در فوق ، از نویسندگان فرانسه ، متولد در اِکْس لاشاپل و متوفی در پاریس (1804-1855 م .).
-
ارنب و القلولی
لغتنامه دهخدا
ارنب و القلولی . [ اَ ن َ ب ُ وَل ْ ق َ ل َ لا ] (اِخ ) (الَ ....) از صور فلکیه ٔ شمالی ،واقع بین دجاجة و فرس اول و دلفین و سهم و شلیاق .
-
صلیب
لغتنامه دهخدا
صلیب . [ ص َ ] (اِخ ) چهارستاره اند که در قرب نسر واقع شده . (غیاث اللغات ). صورت یازدهم از صور نوزده گانه ٔ شمالی فلکی قدما که آنرا دلفین نیز نامند. ستاره ٔ چهارگانه سپس نسر واقع و آنرا قعود نیز خوانند.
-
بنبک
لغتنامه دهخدا
بنبک . [ بُم ْ ب ُ / بَم ْ ب َ ] (ع اِ) جانوری است مانند دلفین ، یا ماهیی است که آدمی را دو نیم کرده از حلق فرومی برد. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). کوسه ماهی معروف . (یادداشت بخط مرحوم دهخدا).
-
گای
لغتنامه دهخدا
گای . (اِخ ) مادام سوفی گِه . نویسنده ٔ فرانسوی متولد در پاریس ، مادر دلفین گای (مادم دُ ژیراردن ) رمانهای جالب توجه و جذابی برای معرفی دیرکتوار و امپراطوری فرانسه نوشته است : لردستل ، بدبختیهای عاشقی سعید . (1776 - 1852 م .).