کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دقيق پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
دقیق
لغتنامه دهخدا
دقیق . [ دَ ] (ع ص ) باریک از هر چیز. (منتهی الارب ). چیزی باریک . (دهار). خلاف غلیظ. (از اقرب الموارد). نازک . تنک . لطیف . (یادداشت مرحوم دهخدا) : جاودان ، قاری ، بنازد دوش دهرزین دقیقی و دقیق نادره . نظام قاری (دیوان ص 25).چو در مشابهت اندک ملابست...
-
ابن دقیق العید
لغتنامه دهخدا
ابن دقیق العید. [ اِ ن ُ دَ قِل ْ] (اِخ ) تقی الدین ابوالفتح محمدبن علی قشیری (625-702 هَ .ق .). فقیه شافعی . بوفور علم در زمان خود مشهور و قاضی القضاة مصر بوده است . او راست : الامام و الالمام . شرح عمدةالاحکام . شرح مقدمةالمطرز. جمعالاربعین .
-
جستوجو در متن
-
باریک وهم
لغتنامه دهخدا
باریک وهم . [ وَ ] (ص مرکب ) آنکه اندیشه و پندار باریک و دقیق دارد. آنکه خیال دقیق دارد.
-
ابوالفتح
لغتنامه دهخدا
ابوالفتح . [ اَ بُل ْ ف َ ] (اِخ ) ابن دقیق العید. رجوع به ابن دقیق العید... شود.
-
ابوالفتح
لغتنامه دهخدا
ابوالفتح . [ اَ بُل ْ ف َ ] (اِخ ) محمدبن علی بن دقیق العید. رجوع به ابن دقیق العید... و رجوع به محمد... شود.
-
نازک اندیشه
لغتنامه دهخدا
نازک اندیشه . [ زُ اَ ش َ / ش ِ ] (ص مرکب )دقیق الفکر. که اندیشه ای ظریف و نازک و دقیق دارد.
-
باریک اندیشه
لغتنامه دهخدا
باریک اندیشه . [ اَ ش َ / ش ِ] (ص مرکب ) آنکه اندیشه ٔ دقیق دارد. محتاط. دقیق .
-
ملسینون
لغتنامه دهخدا
ملسینون . [ ] (اِ) قنطوریون دقیق است . (فهرست مخزن الادویه ).
-
خیره نگاه
لغتنامه دهخدا
خیره نگاه . [ رَ / رِ ن ِ ](ص مرکب ) دقیق نگاه . عمیق نگاه . (یادداشت مؤلف ).- خیره نگاه کردن ؛ دقیق شدن . (یادداشت مؤلف ).
-
دقیقاً
لغتنامه دهخدا
دقیقاً. [ دَ قَن ْ ] (ع ق ) بطور دقیق . با دقت . بدقت .
-
نازک اندیشی
لغتنامه دهخدا
نازک اندیشی . [زُ اَ ] (حامص مرکب ) دقت در فکر. دقیق الفکر بودن .
-
نازک بین
لغتنامه دهخدا
نازک بین . [زُ ] (نف مرکب ) باریک بین . دقیق . موشکاف . نکته سنج .
-
باریک فکر
لغتنامه دهخدا
باریک فکر. [ ف ِ ] (ص مرکب ) آنکه اندیشه ٔ لطیف دارد. آنکه فکری دقیق دارد.
-
ترو
لغتنامه دهخدا
ترو. [ ت ُ ] (ص ) شکننده و باریک و دقیق و نازک و تنک . (ناظم الاطباء).