کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دفنی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
دفنی
لغتنامه دهخدا
دفنی . [ دَ ف َ نی ی ] (ص نسبی ) منسوب به دفنة که شهرکی است در شام . (از الانساب سمعانی ).
-
دفنی
لغتنامه دهخدا
دفنی . [ دَ ف َ نی ی ] (ع اِ) نوعی از جامه های خطدار. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).
-
دفنی
لغتنامه دهخدا
دفنی . [ دَ نا ] (ع اِ) ج ِ دَفین . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). رجوع به دفین شود.
-
جستوجو در متن
-
دفنة
لغتنامه دهخدا
دفنة. [ دَ ف َ ن َ ] (اِخ ) شهرکی است در شام و منسوب بدان دفنی شود. (از الانساب سمعانی ).
-
دفین
لغتنامه دهخدا
دفین . [ دَ ] (ع ص ) پنهان . (منتهی الارب ). زیر خاک کرده . (دهار). مدفون . (اقرب الموارد). در خاک کرده . در خاک نهان کرده . ج ، أدفان ،دُفَناء. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد) : با بندگان و کهتران از آسمان گوید سخن آنکس که او را ده درم باشد به خاک ان...