کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دفاع منطقهای فشرده پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
دفاع کردن
لغتنامه دهخدا
دفاع کردن . [ دِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) دفع شر نمودن . (ناظم الاطباء). دفع تعرض کردن .- دفاع کردن از خود ؛ صیانت نفس کردن در مقابل تعرض دیگری .
-
جستوجو در متن
-
نیم فشرده
لغتنامه دهخدا
نیم فشرده . [ ف ِ ش ُ دَ / دِ ] (ن مف مرکب ) که کاملاً آن را نیفشرده اند و هنوز آب و عصاره ای در آن هست . || که کاملاً متراکم نیست .
-
شیخ عباده
لغتنامه دهخدا
شیخ عباده . [ ش َ ع ِ دَ ] (اِخ ) منطقه ای در ساحل شرقی رودخانه ٔ نیل بمصر که از نظر وجود آثار باستانی در آن منطقه اهمیت فراوان دارد. در این منطقه پیکره ها و آثار بسیاری از عهد اخناتون و معبد بزرگ رامسس دوم وجود دارد. (از الموسوعة العربیة المیسرة).
-
گودرزی
لغتنامه دهخدا
گودرزی . [ دَ ] (اِخ ) (چال ...) نام منطقه ای است در جنوب غربی بروجرد مشتمل بر چند دهکده .
-
طسالیا
لغتنامه دهخدا
طسالیا. [ طِ ] (اِخ ) منطقه ای است از مناطق یونان . رجوع به تسالی شود.
-
معتدله
لغتنامه دهخدا
معتدله . [ م ُ ت َ دِ ل َ ] (ع ص ) مؤنث معتدل . رجوع به معتدل شود.- منطقه ٔ معتدله ؛ ناحیه ای از کره ٔ زمین که آب و هوایی متوسط (نه گرم و نه سرد) دارد و آن بر دو قسمت است : الف - منطقه ٔ معتدله ٔ جنوبی و آن بخشی از کره ٔ زمین است که آب و هوایی معتد...
-
منطقه
لغتنامه دهخدا
منطقه . [ م ِ طَ ق َ / م َ طَ ق َ / ق ِ ] (از ع ،اِ) کمر و هرآنچه بدان کمر کسی و یا میان چیزی را بندند. (ناظم الاطباء). کمر. کمربند. میان . میان بند. ج ، مناطق . (یادداشت مرحوم دهخدا). منطقة : هرگز نطاق هجو تو نگشایم از قلم تا زنده باشی ای خر زنار من...
-
شه بخش
لغتنامه دهخدا
شه بخش . [ ش َه ْ ب َ ] (اِخ ) نام طایفه ای است که در منطقه ٔ مکران سکنی دارند و پیشتر بدیشان اسماعیل زائی گفته میشد. (یادداشت مؤلف ).
-
راسک
لغتنامه دهخدا
راسک . [ ] (اِخ ) قصبه ای در ناحیه ٔ جروج است که در منطقه ٔ سند در هندوستان واقع شده . (حدود العالم ص 74).
-
شامیة
لغتنامه دهخدا
شامیة. [ می ی َ ] (اِخ ) قبیله ای است ساکن در قریه ٔ مزار از بخش بنی عبید در منطقه ٔ عجلون از دیهای سوریه . (از معجم قبایل العرب ).
-
شهنواز
لغتنامه دهخدا
شهنواز. [ ش َ ن َ ] (اِخ ) نام طایفه ای است که در منطقه ٔمکران سکنی دارند و پیشتر یاراحمدزائی گفته میشد.
-
لاندن آن هسبی
لغتنامه دهخدا
لاندن آن هسبی . [ دِ هَِ ب ِ ] (اِخ ) نام منطقه ای از بلژیک (ایالت لیژ)، دارای سه هزار و پانصد تن سکنه .
-
لائوس
لغتنامه دهخدا
لائوس . [ ءُ ] (اِخ ) نام منطقه ای از «هندوچین » واقع در مغرب آنام ، دارای 855 هزار سکنه . کرسی آن وین تیان است .
-
منگنه ای
لغتنامه دهخدا
منگنه ای . [ م َ گ َ ن َ / ن ِ ] (ص نسبی ) منسوب به منگنه .- تکمه ٔ منگنه ای ؛ دگمه ٔ منگنه . نوعی دگمه که از جنس پارچه ٔ لباس سازند، بدینسان که قطعاتی از پارچه ٔ مورد نظر را بر صفحاتی از فلز مخصوص که برای اینکار می سازند، فشرده تا دگمه ٔمطلوب به دس...