کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دغسر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
دغسر
لغتنامه دهخدا
دغسر. [دَ س َ ] (ص مرکب ) (از: دغ + سر) که سری دغ دارد. که بر سر موی ندارد. کسی را گویند که سرش کچل و بی موی باشد. (برهان ). لغسر. و رجوع به لغسر شود. || آنکه پیش سرش تا فرق موی نداشته باشد. اجله . (زمخشری ). أصلع. (تاج المصادر بیهقی ) (مهذب الاسماء...
-
واژههای همآوا
-
دغثر
لغتنامه دهخدا
دغثر. [ دَ ث َ ] (ع ص ) گول و احمق . (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).
-
جستوجو در متن
-
بی موی
لغتنامه دهخدا
بی موی . (ص مرکب ) بیمو. آنکه موی ندارد. (یادداشت مؤلف ): دغسر، اصلع، اعصج ؛ مرد بی موی پیش سر. (منتهی الارب ). صلد؛ سر بی موی . (منتهی الارب ). || أمرد. بی ریش . (یادداشت مؤلف ). ساده .
-
داود
لغتنامه دهخدا
داود. [ وو ] (اِخ ) ابن سلیمان . از قریه ٔ سنبلان است . بروایت حمزه علی (ع ) را دیدار کرده است و گوید با پدر در کوفه بودم مردی دغسر بر استری سرخ ، دلدل نام نشسته و مردم گرد وی فروگرفته درآمد پدر را گفتم : این کیست ؟ گفت : شاهنشاه عرب علی بن ابیطالب ا...
-
داغسر
لغتنامه دهخدا
داغسر. [ س َ ] (ص مرکب ) کسی را گویند که پیش سر او موی ندارد پنداری که آنجا را داغ کرده اند که موی نمیروید و آدم سر نیز گویند. (انجمن آرا). آنکه آدم سر باشد یعنی پیش سر او تا فرق موی نداشته باشد و او را به عربی اصلع گویند. (برهان ). داس سر. دغسر. تاس...
-
طاس
لغتنامه دهخدا
طاس . (اِ) در اصل فارسی تاس است ، فارسی زبانان عربی دان به طاء نویسند و رواج گرفت ، از عالم طپیدن و طلا به معنی طشت کلان و گهری . (غیاث اللغات ). و در منتخب نوشته ظرفی که درو آب و شراب خورند و هیچ نگفته که معرب است و در شرح نصاب نوشته که : طاس از لغا...