کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دعلجة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
دعلجة
لغتنامه دهخدا
دعلجة. [ دَ ل َ ج َ ] (ع اِ) نوعی از راه رفتن و مشی . (از ذیل اقرب الموارد از تاج ). || بازیی است کودکان را که در رفتن و برگشتن اندر پی هم قرار میگیرند. (از ذیل اقرب الموارد از تاج ).
-
دعلجة
لغتنامه دهخدا
دعلجة. [ دَ ل َ ج َ] (ع مص ) گرد آوردن آب را در حوض . || رفتن و آمدن . (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || تاریکی . (منتهی الارب ). تاریک شدن شب . (از اقرب الموارد). || بسیار گرفتن . || غلطانیدن . (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) . || جهیدن چو...
-
جستوجو در متن
-
مدعلج
لغتنامه دهخدا
مدعلج . [ م ُ دَ ل ِ ] (ع ص ) گردآورنده ٔ آب در حوض . (آنندراج ). نعت فاعلی است از دعلجة. رجوع به دعلجة شود.
-
تاریکی
لغتنامه دهخدا
تاریکی . (حامص ) (از: تاریک + «َی »، پسوند مصدری ) پهلوی تاریکیه ، گیلکی تاریکی ، فریزندی و نطنزی تاریکی ، یرنی تاریکی ، گورانی تاریکی . ظلمت . تیرگی . سیاهی . (حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین ). و بدین معنی در آنندراج نیز آمده است ضد روشنی . تیرگی و سیاهی...