کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دستیاری پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
دستیاری
لغتنامه دهخدا
دستیاری . [ دَس ْت ْ ] (حامص مرکب ) امداد و اعانت و مددکاری . (آنندراج ). مدد. (شرفنامه ٔمنیری ). یاری و نصرت و حمایت و دستگیری . (ناظم الاطباء). معاضدت . مساعدت . کمک . عون . مظاهرت : وجود تو تا دستیاری ندادنشد صنعت آفرینش تمام . ظهیر فاریابی (از شر...
-
جستوجو در متن
-
غار فقیر
لغتنامه دهخدا
غار فقیر. [ رِ ف َ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان باهوکلات بخش دستیاری شهرستان سراوان در 20هزارگزی خاوری دستیاری ، کنار راه باهوکلات به ریمیدان ، با 45 تن سکنه . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8).
-
کوتون
لغتنامه دهخدا
کوتون . (اِخ ) دهی از دهستان دلاور است که در بخش دستیاری شهرستان چاه بهار واقع است و 250 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).
-
کوچه
لغتنامه دهخدا
کوچه . [ چ ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان میرعبدی که در بخش دستیاری شهرستان چاه بهار واقع است و 300 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).
-
لاهیر
لغتنامه دهخدا
لاهیر. (اِخ ) اتین دو وینیل . کاپیتان فرانسوی ، مولد وینیل در حدود 1390 و وفات 1444م . وی در محاصره ٔ ارلئان با ژاندارک دستیاری داشت وهم بر آن قصد بود که وی را از زندان روئن برباید.
-
ضبی
لغتنامه دهخدا
ضبی . [ ض َب ْ بی ] (اِخ ) عم مسعودبن خطاب . و او به امر حجاج بن یوسف و به دستیاری قتیبةبن مسلم پس از عزل وکیعبن حسان بجای وی در عداد شرطگان قتیبة درآمد. (عقد الفرید ج 1 ص 42).
-
ابونائلة
لغتنامه دهخدا
ابونائلة. [ اَ ءِ ل َ ] (اِخ ) سلکان بن سلامةبن دقش . صحابی انصاری است . او شاعر و از رمات اصحاب بود. و به امر رسول صلوات ﷲ علیه در قتل برادر رضاعی خویش دستیاری کرد.
-
کوما
لغتنامه دهخدا
کوما. (اِخ ) یکی از شهرهای قدیم ایتالیا در ساحل تیره بود که دوازده قرن پیش ازمسیح پی افکنده شد و چون به دستیاری مهاجرنشینان شهرکوما واقع در آسیای صغیر ساخته شده بود، بدین نام موسوم گردید. (از اعلام تمدن قدیم فوستل دوکولانژ ترجمه ٔ نصراﷲ فلسفی ). شهری...
-
عالم گیرثانی
لغتنامه دهخدا
عالم گیرثانی . [ ل َ رِ] (اِخ ) پادشاه هند عزالدین محمدبن معزالدین بن بهادر شاه که به دستیاری غازی الدین خان بن نظام الملک در 1161 به شاهی رسید و به عالم گیر ثانی ملقب گشت و غازی الدین را وزارت داد. (از حدیقة العالم صص 96 - 97).
-
محمود
لغتنامه دهخدا
محمود. [ م َ ] (اِخ ) ابن ملکشاه سلجوقی وی به دستیاری مادرش ترکان در اصفهان به تخت نشست اما برادرش برکیارق اصفهان را محاصره کرد و ترکان خاتون با دادن مبلغی او را منصرف کرد. محمود در سال 488 هَ . ق . به بیماری آبله درگذشت و برکیارق رسماً جانشین او شد.
-
ابوعون
لغتنامه دهخدا
ابوعون . [ اَ ع َ ] (اِخ ) ابن عبدالملک . یکی ازسپاه سالاران جیش عرب بزمان منصور خلیفه که با مهدی بن منصور خلیفه بطبرستان و گرگان شد و با مهدی در فتح آن نواحی دستیاری کرد. رجوع به حبط ج 1 ص 341 شود.
-
زالمان
لغتنامه دهخدا
زالمان . (اِخ ) پروفسور کارلوس زالمان مستشرق شهیر روسی در قرن 19 است . وی در 1887 م . کتاب معیار جمالی تألیف شمس الدین محمد فخری را بطبع رسانید و در «متفرقات آسیائی » مقاله ای بعنوان «مختصری در باب طبع معیار جمالی » نوشت و در 1895 م . کتاب لغت شاهنا...
-
شمسون
لغتنامه دهخدا
شمسون . [ ش َ ] (اِخ ) رومی عابد. از نسل دان بن یعقوب ؛ از کسانی که مردم مصر را به دین حضرت ابراهیم (ع ) دعوت کرد. وی مردی صاحب قوت بود و کسی در آن عصر با وی به قوت بسنده نبود. چون مردم شهر دعوت او را اجابت نکردند، او با ایشان به جنگ پرداخت و سلاح او...
-
مهدی
لغتنامه دهخدا
مهدی . [ م َ ] (اِخ ) میرزامهدی خان استرآبادی ، فرزند نصیر استرآبادی . منشی نادرشاه افشار بود و وقایع سلطنت این پادشاه را تا سال 1160 هَ . ق . (سال مرگ نادر) نوشت و آن راجهانگشای نادری نام نهاد. دیگر تألیفات او عبارت است از «سنگلاخ » که لغت نامه ای ...