کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دستگاه 2 پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
کرامت دستگاه
لغتنامه دهخدا
کرامت دستگاه . [ ک َ م َ دَ ] (ص مرکب ) که دستگاه با کرامت دارد : حضرت ولایت پناه کرامت دستگاه فیروزشاه . (حبیب السیر ج 3 ص 323).
-
جستوجو در متن
-
گلریز
لغتنامه دهخدا
گلریز. [ گ ُ ] (اِ مرکب ) نام آهنگی است در دستگاه شور در موسیقی . رجوع به آهنگ شود.
-
ملک حسینی
لغتنامه دهخدا
ملک حسینی . [ م َ ل ِ ح ُ س ِ ] (ص نسبی ، اِ مرکب ) یکی از گوشه های دستگاه نواست . (فرهنگ فارسی معین ).
-
قجر
لغتنامه دهخدا
قجر. [ ق َ ج َ ] (اِخ ) مخفف قاجار. نام ایلی است که قریب یک قرن و نیم در ایران سلطنت کردند. رجوع به قاجاریه شود. || (اِ) نام یک آهنگ دستگاه شور است . (فرهنگ نظام ).
-
ولت
لغتنامه دهخدا
ولت . [ وُ ] (فرانسوی ، اِ) (اصطلاح فیزیک ) واحد اختلاف سطح (پتانسیل ) الکتریکی است و آن عبارت است ، از اختلاف سطح الکتریکی دو انتهای مفتولی که مقاومت آن یک اهم باشد و جریان یک آمپری از آن عبور نماید، و این اختلاف را با دستگاه ولت سنج اندازه گیری کنن...
-
زغل
لغتنامه دهخدا
زغل . [ زَ ] (ع اِ) تقلب و اغفال در قمار و جز آن . || سنگ بزرگ و گرد دستگاه عصاری که بر گرد محور خود گردد و برای فشردن انگور و زیتون و جز آن بکار رود. (از دزی ج 1 ص 594).
-
بروسه
لغتنامه دهخدا
بروسه . [ بْرو/ ب ُ س ِ ] (اِخ ) فرانسوا. پزشک فرانسوی . وی بسال 1772 م . در سن مالو متولد شدو در سال 1838 م . درگذشت . دستگاه فیزیولوژیک وی مبتنی بر قابلیت تحریک نسوج است . (فرهنگ فارسی معین ).
-
چرخ گردان
لغتنامه دهخدا
چرخ گردان . [ چ َ گ َ ] (نف مرکب ) گرداننده ٔ چرخ . بحرکت آورنده ٔ هر نوع چرخ و دستگاه . || (اِخ ) کنایه از باری تعالی که گرداننده ٔ چرخ و فلک و کرات سیارات است . خدا. ایزد.
-
ترنو
لغتنامه دهخدا
ترنو. [ ت ِ ن ُ ] (اِخ ) بارون گیوم . کارخانه دار و مرد سیاسی فرانسه که بسال 1763 م . در سدان متولد شد و نخستین کسی است که دستگاه بافندگی شال کشمیری را در فرانسه تأسیس کرد و بسال 1833 م . درگذشت .
-
واحد
لغتنامه دهخدا
واحد. [ ح ِ ] (ع اِ) مقدار معینی از هر چیز که برای اندازه گیری کمیت ها به کار میرود مانند متر که واحد طول است و کیلوگرم که واحد جرم و وزن است . یکه . (از واژه های فرهنگستان ). برای واحدهای فیزیکی سه دستگاه هست ، یکی دستگاه S .G .C که سه واحد اساسی دا...
-
شبوط
لغتنامه دهخدا
شبوط. [ ش َب ْ بو ] (ع اِ) نام یکی از دستگاههای موسیقی است که شباهت به تنبور دارد و ایرانیان قدیم آن را بجای عود بکار میبردند و سبب تسمیه ٔ آن شبیه بودن این دستگاه است به ماهی شبوط و فقط فرقی که با عود دارد در آن است که گردن شبوط درازتر بود و دارای س...
-
همدم سمنانی
لغتنامه دهخدا
همدم سمنانی . [ هََ دَ م ِ س ِ ] (اِخ ) محمدعلی ، فرزند محمدرضی منشی محمدولی میرزا، والی سمنان و خراسان بوده و صندوق دار و وقایعنگار دستگاه او شده است و اشعاری نیز از او نقل شده است . (از مجمعالفصحاء رضاقلیخان هدایت چ سنگی تهران ج 2 ص 571).
-
یودل
لغتنامه دهخدا
یودل . [ ی ُ دُ ] (فرانسوی ، اِ) (اصطلاح پزشکی ) از ترکیبات مهم یددار است که می توان به جای یدفرم به کار برد. این ماده به شکل گرد زردرنگ و بی طعم و بی بو یافت می شود. این جسم کمتر موجب تحریک زخمها شده و برای دستگاه گوارش نیز بی ضرر می باشد ولی از یدف...
-
اسکندر روزافزون
لغتنامه دهخدا
اسکندر روزافزون . [ اِ ک َ دَ رِ رو اَ ] (اِخ ) نوکر سید غیاث الدین و سپس سید مرتضی . والی ساری او را تربیت کرد و زمام امور ملک و مال را در قبضه ٔاختیار او نهاد. پسر او بهرام نیز در دستگاه سید محمد والی ساری بود. (حبیب السیر جزء 2 از ج 3 ص 111).