کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دسترس پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
دسترس
لغتنامه دهخدا
دسترس . [ دَ رَ / رِ ] (اِمص مرکب ) دسترسی .قدرت و توانگری . (برهان ) (انجمن آرا) (شرفنامه ٔ منیری ). قوت و توانائی و قدرت . (ناظم الاطباء). توان . استطاعت . (آنندراج ). قدرت . توانائی . دستگاه . توفیق . امکان . (آنندراج ). مقدور. تیسر. بسطت . هرآنچه...
-
جستوجو در متن
-
نادسترس
لغتنامه دهخدا
نادسترس . [ دَ رَ ] (ص مرکب ) که به دسترس نباشد. که در دسترس نباشد. که سهل الوصول نیست .
-
کنار گذاشتن
لغتنامه دهخدا
کنار گذاشتن . [ ک َ / ک ِ گ ُ ت َ ](مص مرکب ) بر کنار کردن . دور از دسترس قرار دادن .
-
دست نارس
لغتنامه دهخدا
دست نارس . [ دَ رَ / رِ ] (ن مف مرکب ) که در دسترس نیست .
-
رامز
لغتنامه دهخدا
رامز. [ م ِ ] (ع ص ) نشان کننده . (ناظم الاطباء). اما در مآخذ دیگر که در دسترس بود دیده نشد.
-
بالپر
لغتنامه دهخدا
بالپر. [ پ َ ] () قبول عادات نیکو. (ناظم الاطباء). (اما در مآخذ دیگر که در دسترس بود دیده نشد).
-
دغارة
لغتنامه دهخدا
دغارة. [ دَ رَ ] (ع اِمص ) ربوده گرفتن چیزی را و ربودگی . (ناظم الاطباء). در دیگر مآخذی که در دسترس بود دیده نشد.
-
دغدو
لغتنامه دهخدا
دغدو. [ دُ ] (اِ) نام مرغی که وزن آن قریب شش هفت من بوده و اکنون وجود ندارد. (ناظم الاطباء). در دیگر مآخذی که در دسترس بود دیده نشد.
-
ذیف
لغتنامه دهخدا
ذیف . (ع مص ) خرامیدن و زود رفتن شتر. (زوزنی ). لیکن در جای دیگر در کتب دسترس ما یافته نشد.
-
ذیفان
لغتنامه دهخدا
ذیفان . (ع مص ) خرامیدن و زود رفتن شتر. (زوزنی ). (در کتب دیگر دسترس ما دیده نشد).
-
رغس
لغتنامه دهخدا
رغس . [ رَ ] (ع اِمص ) دست و دسترس . ج ، ارغاس . || نیکویی . || برکت . || گوالیدگی . (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (آنندراج ).
-
میسورات
لغتنامه دهخدا
میسورات . [ م َ ] (ع ص ، اِ) ج ِ میسورة. کارهای آسان و دسترس . (ناظم الاطباء).
-
میسورة
لغتنامه دهخدا
میسورة. [ م َ رَ ] (ع ص ) مؤنث میسور. هر چیز سهل و آسان و دستیاب و دسترس .
-
لژدان
لغتنامه دهخدا
لژدان . [ ل َ ] (اِ) گل سیاه و تیره . (آنندراج ). این لغت در کتب دسترس ما دیده نشد و ظاهراً مصحف لژن باشد.