کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دریاگر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
دریاگر
لغتنامه دهخدا
دریاگر. [ دَرْ گ َ] (ص مرکب ) ملاح . کشتیبان . دریاکار. (ناظم الاطباء).
-
جستوجو در متن
-
دریاگری
لغتنامه دهخدا
دریاگری . [ دَرْ گ َ ] (حامص مرکب ) عمل دریاگر. ملاحی . کشتیبانی . (ناظم الاطباء) : از که دریاگری آموخت خیال تومگررهنمایش شده این اشک چو پروین من است . حافظ (از آنندراج ).