کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دریانوش پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
دریانوش
لغتنامه دهخدا
دریانوش . [ دَرْ ] (نف مرکب ) دریانوشنده . دریاکش . کنایه از شراب خواری است که زود مست نشود. و رجوع به دریا کش شود.
-
جستوجو در متن
-
دریاکش
لغتنامه دهخدا
دریاکش . [ دَرْ ک َ / ک ِ ] (نف مرکب ) دریاکشنده دریانوش . که شراب بسیار تواند نوشید. که بس شراب تواند خوردن . || کنایه از شرابخواری که دیر مست شود. (برهان ). کنایه از شراب خواری است که زود مست نشود. (انجمن آرا). کنایه از شرابخواره که بدیر مست شود و ...