کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دریانورد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
دریانورد
لغتنامه دهخدا
دریانورد. [ دَرْ ن َ وَ ] (نف مرکب ) دریانوردنده . دریارو. آنکه در دریا رود. (آنندراج ). مسافر دریا. (از لغت محلی شوشتر - خطی ). بحرپیما. بحری . || ملاح . کشتی بان . کشتی ران . نوتی . نواتی : خاطرم فحل است کو دریا نورد آمد چو شیرشیر بستن گربه آسا برن...
-
جستوجو در متن
-
دریانوردی
لغتنامه دهخدا
دریانوردی . [ دَرْ ن َ وَ ] (حامص مرکب ) عمل دریانورد. مسافرت در دریا. || کشتی رانی . (ناظم الاطباء). || ملاحی . کشتیبانی . و رجوع به دریانورد شود.
-
ملوان
لغتنامه دهخدا
ملوان . [ م َ ل َ ] (اِ) ناوبر در کشتیهای تجارتی . (فرهنگستان ). || دریانورد. ملاح .
-
کشتی ران
لغتنامه دهخدا
کشتی ران . [ ک َ / ک ِ ] (نف مرکب ) دریانورد. آنکه کشتی را راند. ملاح . سفان . (یادداشت مؤلف ).
-
کانو
لغتنامه دهخدا
کانو. (اِخ ) سباستیان . دریانورد اسپانیائی . وی نخستین کسی است که دور کره ٔ زمین را گشت و در سفر دوم در هند مرد (1526 م .). (از اعلام المنجد).
-
ترس
لغتنامه دهخدا
ترس . [ ت ُرْ رِ ] (اِخ ) لوئیس وائز دِ. دریانورد اسپانیولی در قرن هفدهم م . که دریاهای جنوب را کشف کرده است .
-
بحرنورد
لغتنامه دهخدا
بحرنورد. [ ب َ ن َ وَ ] (نف مرکب ) دریانورد. دریاپیما. که بحر را درنوردد. که دریا را پیماید. بحرپیما.
-
ترم
لغتنامه دهخدا
ترم . [ رُ ] (اِخ ) فرزند مارتین ترم دریانورد سابق الذکر که به سال 1629 م . متولد شد و با انگلیسیها و اسپانیولی ها جنگید و پیروز شد.
-
تریستام
لغتنامه دهخدا
تریستام . [ ت ْ ] (اِخ ) دریانورد پرتقالی قرن پانزدهم م . که سه مسافرت کامل و موفقیت آمیز به آفریقا کرده بود.
-
کوک
لغتنامه دهخدا
کوک . (اِخ ) جیمز. دریانورد انگلیسی (1728-1779 م .) که اقیانوسیه را در سه سیاحت متوالی کشف کرد و در سال 1779 م . در یکی از جزایر هاوائی کشته شد. (از لاروس ).
-
آب نورد
لغتنامه دهخدا
آب نورد. [ ن َ وَ ] (نف مرکب ) ملاح . دریانورد : خلیل آتش کوبی کلیم آب نوردچه باک داری در کارزار ازآتش و آب .مسعودسعد.
-
لینوا
لغتنامه دهخدا
لینوا. (اِخ ) شارل آلکساندر لئون کنت دو. دریانورد متجسس فرانسوی ، مولد برست (1761-1848 م .). وی به سبب مخالفت با انگلیسیان شهرت یافته است .
-
ماژلان
لغتنامه دهخدا
ماژلان . [ ژِ ] (اِخ ) فِرنان دو. دریانورد پرتقالی است (1470-1521م ) که در سال 1520 تنگه ٔ ماژلان را کشف کرد. وی نخستین کسی بود که سفر دور دنیا را پیش گرفت ولی در فیلیپین کشته شد. (از لاروس ).
-
بحرپیما
لغتنامه دهخدا
بحرپیما. [ ب َ پ َ / پ ِ ] (نف مرکب ) پیماینده ٔ بحر. دریاگذر. گذرنده ٔ از دریا. که بحر را طی کند و بگذرد. که بحر را پیماید. دریانورد. (لغات مصوب فرهنگستان ).