کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دریاسالار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
دریاسالار
لغتنامه دهخدا
دریاسالار. [ دَرْ] (اِ مرکب ) امیرالبحر. (یادداشت مرحوم دهخدا). درجه ای از درجات نظامی نیروی دریائی . صاحب منصب نیروی دریایی ایران . امیرالبحر اول . (از لغات فرهنگستان ).
-
جستوجو در متن
-
دریاسالاری
لغتنامه دهخدا
دریاسالاری . [ دَرْ ] (حامص مرکب ) عمل دریاسالار. امیرالبحری . رتبه و سمت دریاسالار. || (اِ مرکب ) اداره ٔ دریاسالار.
-
گامبیه
لغتنامه دهخدا
گامبیه . [ ی ِ ] (اِخ ) لردجیمز. دریاسالار انگلیسی که کپنهاک را در سال 1807 م . بمباران کرد (1756 - 1833 م .).
-
دریابیگ
لغتنامه دهخدا
دریابیگ . [ دَرْ ب َ ] (اِ مرکب ) (از: دریای فارسی + بیگ ترکی ) دریابگ . رئیس دریا. امیرالبحر. دریاسالار. و رجوع به دریابیگی شود.
-
میردریا
لغتنامه دهخدا
میردریا. [ دَرْ ] (اِ مرکب ) میربحر. امیربحر. امیر دریا. دریاسالار. (یادداشت مؤلف ). و رجوع به میربحر شود.
-
ژوایوز
لغتنامه دهخدا
ژوایوز. [ یُزْ ] (اِخ ) آن دوک دو. نام ندیم هانری سوم و دریاسالار فرانسه . متولد بسال 1561 و مقتول در جنگ کوترا بسال 1587 م .
-
امیرالبحر
لغتنامه دهخدا
امیرالبحر. [ اَ رُل ْ ب َ ] (ع اِ مرکب ) دریاسالار. دریادار.- امیرالبحر دوم ؛ دریابان . - امیرالبحر سوم ؛ دریادار. (از یادداشت مؤلف ). و رجوع به آدمیرال و امیرال شود.
-
کوربه
لغتنامه دهخدا
کوربه . [ ب ِ ] (اِخ ) دریاسالار فرانسوی (1827-1885 م .). وی جانشین ریویر در تونکن شد و در سال 1883 م . انام را تحت الحمایه ٔ فرانسه ساخت و «پروانه های سیاه » چینیان را شکست داد. (از لاروس ).
-
زنو
لغتنامه دهخدا
زنو. [ زِ ن ُ ] (اِخ ) کارلو. دریاسالار ونیزی (1338 - 1418 م .) است که با دو برادرش نیکولو و آنتونیو در دریای شمال پیش رفتند تا به «گروانلند» رسیدند و آنرا کشف کردند. (از لاروس ).
-
تاویستوک
لغتنامه دهخدا
تاویستوک . [ ت ُ ] (اِخ ) شهری است به انگلستان و 4800 تن سکنه دارد. موطن سرفرانسیس دریک دریاسالار معروف و مورد توجه ملکه الیزابت است . صومعه ٔ ویرانی که متعلق بقرن دهم میلادی است ، در آن جا هست . صادرات آن غلات و مواشی است .
-
امیرال
لغتنامه دهخدا
امیرال . [ اَ ] (فرانسوی ، اِ) دریاسالار. (تاریخ تمدن اسلام جرجی زیدان ترجمه ٔجواهرکلام ج 1 ص 201). سردار لشکر بحری . (ناظم الاطباء). دریابیگ . امیرالبحر .
-
بینگ
لغتنامه دهخدا
بینگ . (اِخ ) جورج ، ملقب به وایکاونت تارینگتن . (1663 - 1733 م .) دریاسالار انگلیسی که در جنگ جانشینی اسپانیا فرماندهی داشت . جهازات فرانسوی را که جیمز ادوارد استوارت میخواست با آنها به بریتانیای کبیر حمله کند دفع کرد (1708 م .) وی در (1727 م .) وزی...
-
میربحر
لغتنامه دهخدا
میربحر. [ ب َ ] (اِ مرکب ) امیر بحر. (ناظم الاطباء). امیرالبحر. دریاسالار : از اعمال قبیحه اش یکی آنکه در الکاه کوه به تکلیف بورزه حاکم آنجاکه میربحر بنادر فرنگ است مهر اشرف از سر کتابت پادشاه اسپانیه برداشته . (عالم آرای عباسی ج 2 ص 863). || مباشر ب...
-
بینگ
لغتنامه دهخدا
بینگ . (اِخ ) جان . (1704 - 1757 م .) دریاسالار انگلیسی ، پسر جورج بینگ ملقب به وایکاونت تارینگتن . در 1756 م . که فرانسویان به جزیره ٔ مینورکا هجوم بردند، بینگ مأمور شد که به کمک دژی که پایداری میکرد برود و چون این دژ سقوط کرد بینگ در محکمه ٔ نظامی...