کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
درگردیدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
درگردیدن
لغتنامه دهخدا
درگردیدن . [ دَ گ َ دی دَ ] (مص مرکب ) درگشتن . گردیدن . گردش کردن . افتادن . (آنندراج ). تدحرج . (مجمل اللغة). تزحلق . درغلتیدن . تکردح : قمری از بی وطنی چند به هر درگرددلطف معشوق چه شد، سرو چمن درگردد.محمدسعید اشرف (از آنندراج ). || نگون و سرنگون و...
-
جستوجو در متن
-
تدحرج
لغتنامه دهخدا
تدحرج . [ ت َ دَ رُ ] (ع مص ) درگردیدن . (مجمل اللغه ). گرد گردیدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). رجوع به تدحدر شود.
-
تدهده
لغتنامه دهخدا
تدهده . [ ت َ دَ دُه ْ ] (ع مص ) درگردیدن . (زوزنی ). غلطیدن سنگ . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد) (المنجد).
-
تدأدو
لغتنامه دهخدا
تدأدؤ. [ ت َ دَءْ دُءْ ] (ع مص ) پنهان شدن به چیزی . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). پوشیده شدن به چیزی . (اقرب الموارد). || آواز گردانیدن شتران در جوف . || درنگ کردن خبر در رسیدن . || خمیدن و کج گردیدن بار. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (اقرب الموا...