کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
درپراکنیدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
درپراکنیدن
لغتنامه دهخدا
درپراکنیدن . [ دَ پ َ ک َ دَ ] (مص مرکب )پراکنیدن . درپراکندن . متفرق کردن . پریشان کردن . بهمه جای افشاندن . و رجوع به پراکندن و پراکنیدن شود.
-
جستوجو در متن
-
پراکنیدن
لغتنامه دهخدا
پراکنیدن . [ پ َ ک َ دَ ] (مص ) پراکندن : بسا مرد لئیما که می بخوردکریمی بجهان در پراکنید. رودکی . || تخلف کردن .سرپیچی کردن : مرا مرده در خاک مصر آکنیدز گفتار من هیچ مپراکنید. فردوسی .و رجوع به پراکندن و درپراکنیدن شود.