کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
درپذیرفتن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
درپذیرفتن
لغتنامه دهخدا
درپذیرفتن . [ دَ پ َرُ ت َ ] (مص مرکب ) پذیرفتن . قبول کردن : گر ایدون که او درپذیرد مرااز این تاختن دست گیرد مرا.فردوسی .چنین رای بینم من ای پهلوان اگر درپذیری به روشن روان . فردوسی .پدر درپذیرفتش از نیکوی بدان دین که خوانی ورا پهلوی . فردوسی .الهی ...
-
جستوجو در متن
-
درپذیر
لغتنامه دهخدا
درپذیر. [دَ پ َ ] (نف مرکب ) درپذیرنده . پذیرنده : در که نالم که دستگیر توئی درپذیرم که درپذیر توئی . نظامی .رجوع به درپذیرفتن شود.