کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
درونخانه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
درونخانه
لغتنامه دهخدا
درونخانه . [ دَ ن َ / ن ِ ] (اِ مرکب ) خانه ٔ اندرونی ، در مقابل بیرونی . || به مجاز باطن و ضمیر و جان : از درونخانه کنم قوت چو نحل چون جهان راست زمستان چه کنم .خاقانی .
-
جستوجو در متن
-
نحل
لغتنامه دهخدا
نحل . [ ن َ ] (ع اِ) زنبور انگبین . (منتهی الارب ) (آنندراج ). مگس انگبین . (غیاث اللغات ) (فرهنگ نظام ). مگس عسل . (از اقرب الموارد). منج انگبین . (ترجمان علامه ٔ جرجانی ) (بحرالجواهر). کَوَز انگبین . (مهذب الاسما). کبت انگبین . نَحَل . (ناظم الاطبا...