کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دروفرامان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
دروفرامان
لغتنامه دهخدا
دروفرامان . [ دُ ف َ ] (اِخ ) یکی از دهستانهای بخش مرکزی شهرستان کرمانشاهان . کلمه ٔ دروفرامان مخفف دورود و فرامان است چون فرامان و قرای تابعه ٔ آن بین دو رودخانه ٔ مهم قره سو و گاماسیاب واقع و دو رود مذکور در این دهستان به هم ملحق می شوند و تشکیل رو...
-
جستوجو در متن
-
کهریز
لغتنامه دهخدا
کهریز. [ ک َ ] (اِخ ) دهی از دهستان دروفرامان است که در بخش مرکزی شهرستان کرمانشاهان واقع است و 500 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).
-
زنگیشه
لغتنامه دهخدا
زنگیشه . [ زَ ش ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان دروفرامان بخش مرکزی شهرستان کرمانشاه است که 330 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).
-
زنگینوند
لغتنامه دهخدا
زنگینوند. [ زَ ن َ وَ ] (اِخ ) دهی از دهستان دروفرامان است که در بخش مرکزی شهرستان کرمانشاهان واقع است و 188 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).
-
مأوا
لغتنامه دهخدا
مأوا. [ م َءْ ] (اِخ ) دهی از دهستان دروفرامان است که در بخش مرکزی شهرستان کرمانشاهان واقع است و 240 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).
-
کله هو
لغتنامه دهخدا
کله هو. [ ک ُ ل َ ] (اِخ ) دهی از دهستان دروفرامان است که در بخش مرکزی شهرستان کرمانشاهان واقع است و 352 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).
-
رحیم آباد
لغتنامه دهخدا
رحیم آباد. [ رَ ] (اِخ ) دهی از دهستان دروفرامان بخش مرکزی شهرستان کرمانشاهان . سکنه ٔ آن 310 تن . آب آن از قنات . محصولات عمده ٔ آن چغندر قند و صیفی و حبوب و لبنیات است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).
-
شاه ملکی
لغتنامه دهخدا
شاه ملکی . [ م َ ل َ ] (اِخ ) دهی از دهستان دروفرامان بخش مرکزی شهرستان کرمانشاه . دارای 245 تن سکنه . آب آن از رودخانه . محصول آن غلات دیم و لبنیات است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).
-
عمه
لغتنامه دهخدا
عمه . [ ع َم ْ م َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان دروفرامان بخش مرکزی شهرستان کرمانشاه . 2510 تن سکنه دارد. آب آن از رودخانه ٔ باقله و قنات . محصول آن غلات ، حبوب و لبنیات است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5).
-
موقوفه
لغتنامه دهخدا
موقوفه . [ م َ ف َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان دروفرامان بخش مرکزی شهرستان کرمانشاهان ، واقع در 22هزارگزی جنوب خاوری کرمانشاه با 311 تن سکنه . آب آن از قنات و راه آن مالرو است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5).
-
بریم وند
لغتنامه دهخدا
بریم وند. [ ب ِ وَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان دروفرامان بخش مرکزی شهرستان کرمانشاه . سکنه ٔ آن 165 تن . آب آن از قنات و محصول آن غلات و حبوب و لبنیات است . (از فرهنگجغرافیایی ایران ج 5).
-
تیشه کن
لغتنامه دهخدا
تیشه کن . [ ش ِ ک َ ] (اِخ ) دهی از دهستان دروفرامان است که در بخش مرکزی شهرستان کرمانشاهان واقع است و 195 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).
-
کرانی
لغتنامه دهخدا
کرانی . [ ک ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان دروفرامان بخش مرکزی شهرستان کرمانشاهان . تپه ماهور، سردسیر وسکنه ٔ آن 230 تن است . آب آنجا از قنات و محصولش غلات ، نخود، چغندرقند و لبنیات است . شغل اهالی آنجا زراعت و گله داری است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ...
-
دشتله
لغتنامه دهخدا
دشتله . [ دَ ت ِ ل َ ] (اِخ ) دهی از دهستان دروفرامان بخش مرکزی شهرستان کرمانشاه . سکنه ٔ آن 126 تن . آب آن از فاضل آب سردشتله و قنات . محصول آنجا غلات ، حبوب ، صیفی و لبنیات است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).