کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
درربودن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
درربودن
لغتنامه دهخدا
درربودن . [دَرْ، رُ دَ ] (مص مرکب ) ربودن . گرفتن . اخذ کردن . بزور گرفتن و به تردستی گرفتن . (ناظم الاطباء). بسرعت گرفتن . بشتاب جدا کردن . بزور بردن . تخطف . (تاج المصادر بیهقی ). خَطف . بلند کردن (در تداول عامه ) : درحال بادی از هوا برآمد و آن مال...
-
جستوجو در متن
-
ربیدن
لغتنامه دهخدا
ربیدن . [ رُ دَ ] (مص ) لهجه ای درربودن . ربودن . (ناظم الاطباء). و رجوع به ربودن در همه ٔ معانی شود.
-
مخالسة
لغتنامه دهخدا
مخالسة. [ م ُ ل َ س َ ] (ع مص ) چیزی از کسی درربودن . (زوزنی ) (از ذیل اقرب الموارد).
-
تخطف
لغتنامه دهخدا
تخطف . [ ت َ خ َطْ طُ ] (ع مص ) درربودن . (تاج المصادر بیهقی ). ربودن . (زوزنی ) (دهار) (ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی ) (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). انتزاع . اجتذاب . (اقرب الموارد)(المنجد). || استلاب . (اقرب الموارد) (المنجد). استراق...
-
ایهال
لغتنامه دهخدا
ایهال . (ع مص ) کدخدا کردن . (از آنندراج ) (از اقرب الموارد). زن دادن . (المصادر زوزنی ). آهلک اﷲ فی الجنة؛ ای ادخلکها و زوجک فیها. (منتهی الارب ). آهلک اﷲ فی الجنة؛ داخل کند خدا تو را در بهشت و زن دهد تو را در آن . || درربودن . || شایسته و سزاوار کر...
-
خواب بردن
لغتنامه دهخدا
خواب بردن . [ خوا / خا ب ُ دَ ] (مص مرکب ) بخواب رفتن . درربودن خواب کسی را : سختم عجب آید که چگونه بردش خواب آن را که بکاخ اندر یک شیشه شراب است . منوچهری .ترا در بزم شاهان خوش برد خواب ز بنگاه غریبان روی برتاب . نظامی .ظالمی را خفته دیدم نیمروزگفتم...
-
شلتاق
لغتنامه دهخدا
شلتاق . [ ش ِ / ش َ ] (ترکی ، اِ) منازعه با کسی در باب دلایل دروغ . (ناظم الاطباء). جنگ و خرخشه . (غیاث ) : در جفا ابروی شوخ تو به عالم طاق است شیوه ٔ تو همه جور و ستم و شلتاق است . میرنجات (از آنندراج ). || تهمت . || نزاع شرعی . || همهمه . غوغا. (نا...
-
ربودن
لغتنامه دهخدا
ربودن . [ رُ دَ ] (مص ) به تردستی و چابکی و حیله از کسی چیزی را گرفتن . (ناظم الاطباء). به زور و سرعت چیزی را از شخصی بردن . (آنندراج ) (کشف اللغات ) (سروری ). بزور چیزی رااز شخصی بردن . (غیاث اللغات ) (کشف اللغات ) (فرهنگ سروری ). ابزاز. (دهار). اخت...