کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دران آباد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
دران آباد
لغتنامه دهخدا
دران آباد. [ دُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان سبزواران بخش مرکزی شهرستان جیرفت ، واقع در 47هزارگزی جنوب سبزواران و سر راه فرعی سبزواران به گلاشکرد، با 188 تن سکنه . آب آن از قنات و راه آن مالرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).
-
واژههای مشابه
-
جامه دران
لغتنامه دهخدا
جامه دران . [ م َ / م ِ دَ ] (اِخ ) نام نوائی است از جمله ٔ مصنفات نکیسا و این نوا را چنان نواخت که همه ٔ حضار از شور و شوق جامه های خود را بر تن دریدند بنابراین آنرا ره جامه دران نامیدند. (آنندراج ) (انجمن آرا). نوائی از موسیقی . راه جامه دران : مطر...
-
جامه دران
لغتنامه دهخدا
جامه دران . [ م َ / م ِ دَ ] (نف مرکب ، ق مرکب ) چاک زنان در جامه . (ناظم الاطباء). درحال جامه دریدن : صبح شد از وداع شب با دم سرد و خون دل جامه دران گرفت کوه اینت وفای صبحدم . خاقانی .خلق چندان جمع شد بر گور اوموکنان جامه دران در شور او. مولوی .اینا...
-
دران دربد
لغتنامه دهخدا
دران دربد. [ دَ دَ ب َ ] (اِ مرکب )رئیس دربندها. (ایران در زمان ساسانیان چ 2 ص 417).
-
کاف دران
لغتنامه دهخدا
کاف دران . [ دَ ] (اِ) لسان الثور. (تذکره ٔ ضریر انطاکی جزء اول ) و ظاهراً تصحیف گاوزبان باشد. (یادداشت مرحوم مؤلف ). رجوع به لسان الثور و گاو زبان در این لغت نامه شود.
-
چاه دران
لغتنامه دهخدا
چاه دران . [ دَ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان حومه ٔ شهرستان سراوان که در 28 هزارگزی جنوب خاوری سراوان و یک هزارگزی جنوب شوسه ٔ سراوان به کوهک واقع شده و 20 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).
-
دران و دوزان
لغتنامه دهخدا
دران و دوزان . [ دَرْ را ن ُ ] (ترکیب عطفی ، ص مرکب ) درادوزا. راتق و فاتق . رجوع به درادوزا و درانه و دوزانه شود.
-
ره جامه دران
لغتنامه دهخدا
ره جامه دران . [ رَهَِ م َ / م ِ دَ ] (اِ مرکب ) راه جامه دران . نوایی ازساخته های نکیسا. (از برهان ) (آنندراج ) (فرهنگ جهانگیری ). رجوع به ترکیب راه جامه دران در ذیل راه شود.
-
خشتک دران کردن
لغتنامه دهخدا
خشتک دران کردن . [ خ ِ ت َ دَ ک َ دَ ] (مص مرکب ) کنایت از داد و بیداد کردن . بشدت جار و جنجال راه انداختن . قیامت کردن . بی حیایی و پررویی کردن . || کنایت از طرفداری شدید برای کسی کردن .
-
جستوجو در متن
-
چلیک
لغتنامه دهخدا
چلیک . [ چ ِ ] (ترکی ، اِ) در ترکی ، به معنی فولاد. (حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین ). || ظرفی چوبین که دو قاعده ٔ آن بشکل دو دایره ٔ مسطح است . که بوسیله ٔ تخته هایی به یکدیگر متصل شده و درآن شراب ، سرکه و غیره ریزند . (حاشیه ٔ برهان قاطع چ دکتر معین ). ...
-
قهرود
لغتنامه دهخدا
قهرود. [ ق ُ ] (اِخ ) قصبه ٔ مرکز دهستان قهرود بخش قمصر شهرستان کاشان ، دارای 1800 تن جمعیت است . آب آن از رودخانه ٔ قهرود و 6 رشته قنات . محصول آن انواع میوه جات سردسیری ، غلات ، سیب زمینی و گل محمدی . این ده تلفن ، صندوق پست ، دبستان و دفتر ازدواج ...
-
خانه خواه
لغتنامه دهخدا
خانه خواه . [ ن َ / ن ِ خوا / خا ] (نف مرکب )دوستی که بی کلفت در خانه ٔ شخص آمد و شد کند. (ناظم الاطباء). محرم . صمیمی . گستاخ . خودمانی : از کسانی که بباغ آمد و رفتی دارندخانه خواهی که مرا هست همین صیاد است . سلیم (از آنندراج ). || آنکه در فصول و مو...
-
بافت
لغتنامه دهخدا
بافت . (اِخ ) شهرکی است به کرمان ، آبادان و با نعمت . (حدود العالم ). در فرهنگ جغرافیایی ایران آمده است : بافت نام یکی از بخشهای شهرستان سیرجان و همچنین نام قصبه ٔ مرکز بخش است . این بخش در خاور شهرستان سیرجان واقع و حدود و مشخصات آن بشرح زیر است : ا...