کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دبیج پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
دبیج
لغتنامه دهخدا
دبیج . [ دِب ْ بی ] (ع اِ) کس : ما فی الدار دبیج ؛ نیست در خانه کسی . (منتهی الارب ). ما بالدار دَبی . (منتهی الارب ). ما بالدار دبیج ؛ ای احد. (مهذب الاسماء).
-
جستوجو در متن
-
دبی
لغتنامه دهخدا
دبی . [ دُب ْ / دِب ْ بی ی ] (ع اِ) کس : ما بالدار دُبی ؛ نیست در خانه کسی (و بدون کلمه ٔنفی مستعمل نشود). (منتهی الارب ). ما بدار دبی ؛ ای احد. (مهذب الاسماء). ما بالدار دبیج . (منتهی الارب ).
-
ج
لغتنامه دهخدا
ج . (حرف ) حرف ششم است از حروف الفبای فارسی و حرف پنجم از حروف هجای عرب و حرف سوم از حروف ابجد و بحساب جُمَّل نماینده ٔ عدد سه است . و نزد لغویان و اهل صرف و نحو نشانه است جمع را و در تجوید علامت خاصه ٔ وقف جائز است و از حروف مصمته و شجریه و محقوره و...