کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
داوه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
داوه
لغتنامه دهخدا
داوه . [ ] (اِخ ) دهی بوده است از توابع قم . در تاریخ قم آمده است این دیه را ریذویه بنا کرده است ، صاحب قلعه ، که بر کوه خوشترست و آنرا قلعه ریزان پشن میگویند و آن بواسطه ٔ بلندی بر ناحیت دور آخر و فراهان مشرف است . راوی گوید که هیچ کس بر فتح این قلع...
-
داوه
لغتنامه دهخدا
داوه . [ وَ / وِ ] (اِ) مقداری از راه که هر یک از پیکهای مرتب پیمایند. || برید و پیک پیاده . داوه از ماده ٔ دویدن فارسی . برید پیاده : و البرید ببلادالهند صنفان : فأما بریدالخیل فیسمونه الاولاق (الاولاغ ) و هو خیل تکون للسلطان فی کل مسافة اربعة امیا...
-
جستوجو در متن
-
ریزان پشن
لغتنامه دهخدا
ریزان پشن . [ ] (اِخ ) نام قلعه ای بوده : داوه ، این دیه را ریذویه بنا کرده است صاحب قلعه که بر کوه خوشتر است و آن را قلعه ٔ ریزان پشن می گویند. (ترجمه ٔ تاریخ قم ص 71).
-
داقداق آباد
لغتنامه دهخدا
داقداق آباد. (اِخ ) دهی است از دهستان حاجیلو بخش کبودرآهنگ شهرستان همدان واقع در 6هزارگزی جنوب خاوری قصبه ٔ کبودرآهنگ و 3هزارگزی خاور اتومبیل رو کبودرآهنگ به همدان . جلگه است و سردسیر و دارای 1480 تن سکنه آب آن از 4 رشته قنات است و محصول آنجا غلات و ...