کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
داودیه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
داودیه
لغتنامه دهخدا
داودیه . [ وو دی ْ ی َ ] (اِخ ) (سنه ٔ ...) نام سال هفتم نزول قرآن بمکه . در این سال سوره ٔ «ص »، «صافات »، «یس »، «ملائکه » و «سبا» نازل شد. نام سال هفتم بعثت رسول صلوات اﷲ علیه از سیزده سال توقف آن حضرت در مکه .
-
داودیه
لغتنامه دهخدا
داودیه . [ وو دی ْ ی َ ] (اِخ ) نام قریه ٔ کوچکی بشمال تهران . میان عباس آباد و قلهک در چهارهزارگزی جنوب قلهک و 7هزارگزی جنوب تجریش . دارای 30 تن سکنه . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1). در حال حاضر در اراضی این قریه ساختمانهای متعدد بپا گردیده و صورت ...
-
داودیه
لغتنامه دهخدا
داودیه .[ وو دی ْ ی َ ] (اِخ ) اصحاب داودبن علی اصفهانی متوفی به سال 270 هَ . ق . در سن شصت وچهار سالگی . و آن فرقه ای از مذهب اصحاب حدیث باشد. یکی از پنج فرقه ٔ اصحاب حدیث باشد. (بیان الادیان ). ایشان را اصحاب ظواهر گویند، چه بظاهر آیات و اخبار کار ...
-
جستوجو در متن
-
داودی
لغتنامه دهخدا
داودی . [ وو ] (ص نسبی ) منسوب به داودبن علی اصفهانی . و آن بیشتر بر منسوبان به ابی سلیمان داودبن علی اصفهانی در مذهب اطلاق شود. (الانساب سمعانی ). و رجوع به داودیه شود.
-
کوبنجان
لغتنامه دهخدا
کوبنجان . [ ب َ ] (اِخ ) از دیه های شیراز است در سرزمین فارس و عثمان بن احمد بن داودیه ابوعمر الصوفی الکوبنجانی بدانجا منسوب است . (از معجم البلدان ). سروستان و کوبنجان دو شهرک است میان شیراز و پسا... و نخجیرگاهی است خصوصاً کوبنجان ... و در هردو جای ...
-
بشر
لغتنامه دهخدا
بشر. [ ب ِ ] (اِخ ) ابن حسین قاضی ابوسعید. از مشاهیر ائمه ٔ داودیه (ظاهریه ) است که در سال 369 هَ . ق . از جانب عضدالدوله دیلمی بسمت قاضی القضاة فارس و عراق و جمیع متصرفات دیگر پادشاه مزبور منصوب گردید و تا وفات عضدالدوله (372 هَ . ق .) در همان شغل ب...
-
داود
لغتنامه دهخدا
داود. [ وو ] (اِخ ) ابن علی بن داودبن خلف اصفهانی . مکنی به ابوسلیمان فقیه ورع صالح فاضل متوفی به سال 270 هَ . ق . و اول فقیهی است که رأی و قیاس را برانداخت و تنها کتاب و سنت را در احکام معتبر شمرد. و این مذهبی است از مذاهب فقهی و پیروان بسیار دارد ...