کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
داودپاشا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
داودپاشا
لغتنامه دهخدا
داودپاشا. [ وو ] (اِخ ) از دریاسالاران عهد سلطان بایزیدخان ثانی سلطان عثمانی است و 14 سال (888 - 902هَ . ق .) این شغل داشته است . (قاموس الاعلام ترکی ).
-
داودپاشا
لغتنامه دهخدا
داودپاشا. [ وو ] (اِخ ) از وزیران دوران سلطان عبدالعزیزخان سلطان عثمانی است . ارمنی و کاتولیکی مذهب بود در 1861 م . در سعادت (قسطنطنیه ) بدنیا آمد. در جوانی مشاغلی در سفارتخانه ها به برلن و وین داشت و در 1857 به باب عالی (استانبول ) فراخوانده شد و سا...
-
داودپاشا
لغتنامه دهخدا
داودپاشا. [ وو ] (اِخ ) از وزیران سلطان بایزیدخان ثانی از شاهان عثمانی است . اصل وی از آرنائود است . در جوانی بعهد سلطنت ابوالفتح سلطان محمدخان ثانی بیکلربیکی روم شد و سپس در دوران سلطان بایزید888 هَ . ق . در حالیکه بیکلربیکی آناطولی بود بجای اسحاق پ...
-
داودپاشا
لغتنامه دهخدا
داودپاشا. [ وو ] (اِخ ) از وزیران سلطان مصطفی خان اول و اصل وی از مردم بوسنه است . در دوران سلطان مصطفی خان ثالث منصب قاپوچی باشی یافت و به سال 1013 هَ . ق . بوزارت نائل آمد. مردی ظالم و غدار و سفله پرور و اعمالش موجب نارضائی مردمان بود، بدینجهت پس ا...
-
داودپاشا
لغتنامه دهخدا
داودپاشا. [ وو ] (اِخ ) والی بغداد بود در بسیاری از دوران سلطان محمودخان عثمانی و سپس منصب وزارت یافت . اصل وی از گرجستان است . در 1246 هَ . ق . عصیان گونه ای کرد و چون علی رضاپاشا را بسرکوبی او فرستادند. داودپاشا تحصن گزید اما بسبب بروز طاعون و طغیا...
-
داودپاشا
لغتنامه دهخدا
داودپاشا. [ وو ] (اِخ ) والی مصر بود بعهد سلطان سلیمان خان و پس از دو سال که این منصب داشت به سال 956 هَ . ق . همانجا درگذشت . (قاموس الاعلام ترکی ).
-
جستوجو در متن
-
صالح پاشا
لغتنامه دهخدا
صالح پاشا. [ ل ِ ] (اِخ ) وی یکی از وزرای دوره ٔ سلطان ابراهیم خان و از مردم بوسنه است ، در آغاز به مصطفی پاشا دفتردار و سپس به ابراهیم افندی روزنامه نویس منسوب بود و در دیوان محاسبات ، خزانه ، مطبخ همایونی ،دارالصنایع سفائن و امانت دفتر انجام وظیفه ...
-
احمد
لغتنامه دهخدا
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن بایزید ثانی . او پس از وفات شهنشاه بن بایزید که هم در حیات پدر درگذشت اکبر اولاد بایزید بود و بایزید وی را ولایت عهد داد و از غایت عشق و علاقه ای که بدو داشت هم در حیات خود تخت و تاج را به او واگذاشتن خواست لیکن ینی چریها ...
-
فتحعلی شاه
لغتنامه دهخدا
فتحعلی شاه . [ ف َ ع َ ] (اِخ ) قاجار. باباخان معروف به فتحعلیشاه پسر حسینقلی خان ، برادر اعیانی آغا محمدخان قاجار است . آغا محمدخان ، گرچه نسبت به خانواده ٔ خود جور و ستم میکرد، برادرزاده ٔ خود باباخان را طرف توجه قرار داد و ولیعهد خود کرد. و بارها ...
-
احمد
لغتنامه دهخدا
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن محمد پسر محمد ثالث معروف بسلطان احمد خان اول . چهاردهمین از سلاطین عثمانی و نسب او مستقیماً بسیزده واسطه بسلطان عثمان غازی منتهی شود. مولد او به سال 998 هَ . ق . بودو در 1012 پس از وفات پدر به سن چهارده سالگی بتخت سلطنت عث...