کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
داهق پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
داهق
لغتنامه دهخدا
داهق . [ هَِ ] (ع ص ) مالامال . پر. (مهذب الاسماء).
-
واژههای همآوا
-
داحق
لغتنامه دهخدا
داحق . [ ح ِ ] (ع ص ) ناقه که زهدان آن بیرون آمده باشد بعد از ولادت . || مرد خشمناک . (منتهی الارب ). || مرد گول . ج ، داحقون . || خرمای دفزک زرد. ج ، دواحق . (منتهی الارب ).