کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دانکو پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
دانکو
لغتنامه دهخدا
دانکو. (اِ) حبوب . حبوبات چون نخود و لوبیاو ماش و عدس و باقلا. بنشن : و از وی [ از موقان ] رودینه خیزد و دانکوهای خوردنی و جوال و پلاس بسیار خیزد. (حدود العالم ). البقال ؛ تره فروش و دانکوفروش . (مهذب الاسماء). || آشی مرکب از نخودو عدس و امثال اینها ...
-
واژههای مشابه
-
دانکو فروش
لغتنامه دهخدا
دانکو فروش . [ ف ُ ] (نف مرکب ) فروشنده ٔ دانکو. فروشنده ٔ حبوب . بنشن فروش .بقال امروزین . خواربارفروش .
-
جستوجو در متن
-
دانگو
لغتنامه دهخدا
دانگو. (اِ) آش هفت حبه . (آنندراج ). آش مرکب از نخود و باقلی و عدس و غیره که آش هفت دانه و آش عاشورا گویند. آش هفت دانه را گویند و آن آشی است مرکب از نخود و باقلا و عدس و امثال آن . (برهان ). || نوعی غله باشد. (برهان ). چون دانکو مطلق حبوب است محتمل ...
-
رودینه
لغتنامه دهخدا
رودینه . [ ن َ / ن ِ ] (اِ) مؤلف لغت نامه نویسد: این کلمه را در هیچ یک از فرهنگها تاکنون نیافته ام ، تنها در کتاب حدودالعالم مؤلف بسال 372 هَ . ق . در دوجای این لفظ دیده میشود: «و از وی [ از موقان ] رودینه خیزد» و نیز در شرح ناحیت آذرباذگان و ارمین...