کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دالی لا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
دالی لا
لغتنامه دهخدا
دالی لا. (اِخ ) دلیله . رجوع به دلیله شود.
-
واژههای مشابه
-
دالی کردن
لغتنامه دهخدا
دالی کردن . [ دال ْ لی ک َ دَ ] (مص مرکب ) نوعی بازی دادن کودکان خاصه کودکان خردسال و شیرخواره را با پنهان کردن خود یا سر خویش پشت حاجبی و سپس ظاهر کردن و ادا کردن کلمه ٔ «دالی ». پنهان کردن سر پشت دیواری یا کاخالی و سپس بیرون کردن و گفتن «دالی » برا...
-
دالی را
لغتنامه دهخدا
دالی را. (اِخ ) ده علی را گویند. (فارسنامه ٔ ناصری ).
-
جستوجو در متن
-
ذ
لغتنامه دهخدا
ذ. (حرف ) حرف نهم است از حروف الفبای عرب و یازدهم از الفبای فارسی و بیست و پنجم از حروف ابجد و در حساب جمّل آن را به هفتصد دارند. و نام آن ذال است و گاه برای استواری ضبط ذال معجمة گویند و آن از حروف روادف و شمسیّة و ارضیة یا ترابیة و مصمته و نیز از ح...
-
الف
لغتنامه دهخدا
الف . [ اَ ل ِ ] (حرف هجاء)نام نخستین حرف از حروف تهجی به اصطلاح خاص «آ» و «اء» یعنی الف مقصوره و ممدوده را گویند و گاه همزه رانیز الف گویند در معنی اعم . این حرف را بصورت «لا» (لام الف ) ضبط کنند و آن همزه ٔ ساکنه است و در حساب جمل و حساب ترتیبی نما...