کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
داشاب پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
داشاب
لغتنامه دهخدا
داشاب . (اِ) داد و دهش وچیزی به مردم دادن باشد. (برهان ). دهش : ز کین تو غمناک گردد عدوز داشاب [ داشاد ] تو شاد گردد ولی .منوچهری .
-
جستوجو در متن
-
داشات
لغتنامه دهخدا
داشات . (اِ) داشاد. داشاب . داشن . رجوع به داشاد شود.
-
داشاد
لغتنامه دهخدا
داشاد. (اِ) عطا و بخشش پارسیان روز عید بمردم میداده اند. (آنندراج ). داشن . داشند. عطاء. (تفلیسی ) دهشت . دهشته . (فرهنگ اسدی نخجوانی ). بخشش وچیزی که روزهای گرامی بمردم میداده اند : خواستم با نثار و داشادش پدر اینجا بمن فرستادش حرکاتش همه رهه هنرست ...
-
ولی
لغتنامه دهخدا
ولی . [وَ لی ی / وَ ] (از ع ص ، اِ) محب و صدیق . (از اقرب الموارد). محب و دوستدار. معین و ناصر. (کشاف اصطلاحات الفنون ). ناصر. نصیر. (اقرب الموارد). یاری دهنده . (غیاث اللغات ). یار و مددکار. || دوست . (منتهی الارب ). دوست و صدیق . (غیاث اللغات ) : ه...
-
کین
لغتنامه دهخدا
کین . (اِ) به معنی کینه است که عداوت و دشمنی باشد. (برهان ).بغض و عداوت و کینه . (آنندراج ). عداوت و دشمنی و کینه و بدخواهی و خصومت . (ناظم الاطباء). دشمنی نهفته در دل از کسی که به او بدی کرده یا کسی از او کشته است . غِل ّ. ضِغْن . ضغینة. حقد. بغض . ...