کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خیررودکنار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
خیررودکنار
لغتنامه دهخدا
خیررودکنار. [ خ َ ک ِ ] (اِخ ) نام یکی از دهستانهای بخش مرکزی شهرستان نوشهر است ، این دهستان در قسمت خاور و جنوب نوشهر قرار دارد وقراء آن از رودخانه خیررود و رودخانه ماشلک و چشمه گردوک مشروب می شود. محصول عمده ٔ آن برنج و مرکبات می باشد. این دهستان ا...
-
واژههای همآوا
-
خیررود کنار
لغتنامه دهخدا
خیررود کنار. [ خ َ ک ِ ] (اِخ ) دهی است مرکز دهستان خیررود کنار بخش مرکزی شهرستان نوشهر. این دهکده در جنوب خاوری نوشهر و 2 هزارگزی جنوب شوسه نوشهر به بابلسر واقع است جمعیت آن 480 تن . آب آن از رودخانه و راه فرعی بشوسه دارد. در تابستان نصف سکنه به ییل...
-
جستوجو در متن
-
امیررود
لغتنامه دهخدا
امیررود. [ اَ ] (اِخ ) دهی است از بخش مرکزی شهرستان نوشهربا 220 تن سکنه . آب آن از رودخانه ٔ خیررودکنار و محصول آن برنج است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3).
-
نیمور
لغتنامه دهخدا
نیمور. [ وَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان کوهپر بخش مرکزی شهرستان نوشهر. در 24هزارگزی جنوب نوشهر، درمنطقه ٔ کوهستانی سردسیری واقع است و دارای 500 تن سکنه است . آبش از چشمه ، محصولش غلات و ارزن و شغل اهالی زراعت و گله داری است . در زمستان عده ای به قشلاق...
-
درزیکلا
لغتنامه دهخدا
درزیکلا. [ دَ ک َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان خیررودکنار بخش مرکزی شهرستان نوشهر واقع در 4 هزارگزی جنوب خاوری نوشهر و 3 هزارگزی جنوب راه شوسه ٔ نوشهر به بابلسر. آب آن از رودخانه ٔ ماشلک و راه آن مالرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3).
-
نجارده
لغتنامه دهخدا
نجارده . [ ن َج ْ جا دِه ْ ] (اِخ ) دهی است از دهستان خیررودکنار دربخش مرکزی شهرستان نوشهر، در 7500 گزی جنوب شرقی نوشهر و 2 هزارگزی جنوب راه نوشهر به بابلسر، در دامنه ٔ معتدل هوائی واقع است . آبش از رودخانه ٔ خیررود و محصولش برنج و مرکبات و چای و لبن...
-
کجور
لغتنامه دهخدا
کجور. [ ک ُ ] (اِخ ) اسم ولایتی است در اصطلاح جغرافیانویسان قدیم از تبرستان که شهر رویان قدیم بوده است تنکابن بدانجا و با نور که رستمدار باشد نزدیک . (از آنندراج ). نام بلوکی در مازندران . (ناظم الاطباء). نام یکی از نواحی سه گانه ٔ منطقه ٔ تنکابن و م...