کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خیارکی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
خیارکی
لغتنامه دهخدا
خیارکی . [ رَ ] (ص نسبی ) منسوب به خیارک .- طاعون خیارکی ؛ طاعونی که مبتلایان خود را به خیارک دچار کند. (یادداشت مؤلف ).
-
جستوجو در متن
-
خیارک طاعونی
لغتنامه دهخدا
خیارک طاعونی . [ رَ ک ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) خیارکی است که طاعون زدگان را پیدا آید. (یادداشت مؤلف ).