کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خیارج پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
خیارج
لغتنامه دهخدا
خیارج . [ رَ ] (اِخ ) قصبه ای است جزء دهستان رامند بخش بوئین شهرستان قزوین ، واقع در 27 هزارگزی باختر بوئین و 18 هزارگزی راه عمومی و 2784 تن سکنه دارد. آب آن از قنات و رودخانه ٔ خررود راه آن مالروست ولی ماشین می توان برد. تپه ای مجاور آبادی است که مس...
-
جستوجو در متن
-
اج
لغتنامه دهخدا
اج . [ ََ-ج ْ / َِ-ج ْ ] (پسوند/حرف ) مزید مؤخری است در امکنه . صورتی از اگ ، اک ، اه : آبج . اشترج . ایذج . خلج . خیارج . دعنج . رخج . روبنج . سهرج . سیرج . طسفونج (طیسفون ). غورج . فندورج . فهرج . قورج . کذج . کرج . کندانج . مدبج . مستج . مَنْبِج ...