کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خَسوُر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
خسور
لغتنامه دهخدا
خسور. [ خ َ ] (ع ص ) زیان کار. زیان دیده . زیان زده : اندر آن تقریر بودیم ای خسورکه خرت لنگ است و منزل دور دور.(مثنوی ).
-
خسور
لغتنامه دهخدا
خسور. [ خ ُ ] (اِ) پدر شوی . (ناظم الاطباء) (برهان قاطع) : بیکجا بر عروسان و خسوران عروسان دختران داماد پوران . (ویس و رامین ).|| پدرزن . (برهان قاطع) (ناظم الاطباء). || مادرزن . (صحاح الفرس ). || حصاد. درو.(ناظم الاطباء) (برهان قاطع) (از فرهنگ جهانگ...
-
واژههای همآوا
-
خثور
لغتنامه دهخدا
خثور. [ خ ُ ] (ع مص ) این کلمه مصدر دیگر خثر است . رجوع به خَثْر شود.
-
خصور
لغتنامه دهخدا
خصور. [ خ ُ ] (ع اِ) ج ِ خصر. (از منتهی الارب ) (از لسان العرب ) (از اقرب الموارد) (از تاج العروس ).
-
خسور
لغتنامه دهخدا
خسور. [ خ َ ] (ع ص ) زیان کار. زیان دیده . زیان زده : اندر آن تقریر بودیم ای خسورکه خرت لنگ است و منزل دور دور.(مثنوی ).
-
خسور
لغتنامه دهخدا
خسور. [ خ ُ ] (اِ) پدر شوی . (ناظم الاطباء) (برهان قاطع) : بیکجا بر عروسان و خسوران عروسان دختران داماد پوران . (ویس و رامین ).|| پدرزن . (برهان قاطع) (ناظم الاطباء). || مادرزن . (صحاح الفرس ). || حصاد. درو.(ناظم الاطباء) (برهان قاطع) (از فرهنگ جهانگ...
-
جستوجو در متن
-
پدرزن
لغتنامه دهخدا
پدرزن . [ پ ِ دَ زَ ] (اِ مرکب ) خُسُر. (فرهنگ اسدی نسخه ٔ نخجوانی ). صِهر. خُسور. خُسوره . خُسرُو.
-
بیو
لغتنامه دهخدا
بیو. [ ب َ ] (اِ) عروس . (برهان ). به این معنی بیوک هم آمده و در بختیاری بیک بهمین معنی است . رجوع کنید به بیوگ و بیوگان . (حاشیه ٔ برهان چ معین ). عروس مقابل داماد. (ناظم الاطباء). بمعنی عروس و بیوکانی یعنی عروسی و آن را ویو و بیوک نیز خوانند. (انجم...