کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خَرغلت ،()زدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
خرغلت
لغتنامه دهخدا
خرغلت . [ خ َ غ َ ] (اِمص مرکب ) حالت و عمل غلطیدن خر در روی خاک . مراغه . (یادداشت مؤلف ).
-
واژههای همآوا
-
خرغلت زدن
لغتنامه دهخدا
خرغلت زدن . [ خ َ غ َ زَدَ ] (مص مرکب ) غلتیدن خر در روی خاک که بسیار مطبوع این حیوان است . مراغه کردن خر. (یادداشت مؤلف ).
-
خرغلط زدن
لغتنامه دهخدا
خرغلط زدن . [ خ َ غ َ زَ دَ ] (مص مرکب ) خرغلت زدن . رجوع به خرغلت زدن شود. تمریغ. تمرّغ . (یادداشت بخط مؤلف ).
-
جستوجو در متن
-
خرغلط زدن
لغتنامه دهخدا
خرغلط زدن . [ خ َ غ َ زَ دَ ] (مص مرکب ) خرغلت زدن . رجوع به خرغلت زدن شود. تمریغ. تمرّغ . (یادداشت بخط مؤلف ).
-
مراغه زدن
لغتنامه دهخدا
مراغه زدن . [ م َ غ َ / غ ِ زَ دَ ](مص مرکب ) خرغلت زدن . خرغلط زدن . تمرغ : خصمانت مراغه می زننداندر خوی هر چند که بی مرند در تبریزند.؟
-
خر غلتیدن
لغتنامه دهخدا
خر غلتیدن . [ خ َ غ َ دَ ] (مص مرکب ) خرغلت زدن . رجوع به خرغلت زدن شود : وگر نیستت طَمْع باغ بهشت چو خر خوش بغلت اندر این مرغزار.ناصرخسرو.
-
مراغه کردن
لغتنامه دهخدا
مراغه کردن . [ م َ غ َ / غ ِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) غلط زدن . غلتیدن در خاک . خرغلت زدن . به پهنا در خاک غلت زدن . غلت و وا غلت زدن : چون مراغه کند کسی بر خاک چون بود خاک از او چه دارد باک . عنصری .چون خاک یافتی مراغه دانستی کرد. (تاریخ بیهقی ). ایشان خ...
-
مراغه
لغتنامه دهخدا
مراغه . [ م َ غ َ / غ ِ ] (از ع ، اِمص ) غلتیدن . (لغت فرس اسدی ) (جهانگیری ). غلتیدن بود به پهنا. (نسخه ای از لغت فرس ) (اوبهی ). غلطیدن عموماً و غلطیدن اسب و خر خصوصاً. (برهان قاطع). خرغلت زدن . خرغلط زدن . به خاک غلطیدن و خود را به خاک مالیدن و غل...
-
مراغة
لغتنامه دهخدا
مراغة. [ م َ غ َ ] (ع اِمص ) عمل به خاک غلطیدن . (لسان العرب از حواشی چهارمقاله ). غلطیدن عموماً و غلطیدن اسب و خر خصوصاً. (از برهان قاطع). در عربی به معنی غلطیدن جانور است خواه طائر باشد خواه چارپا، در این صورت اسم ظرف است از روغ به معنی غلطیدن حیوا...