کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خوشرفتاری کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
خوشرفتاری کردن
لغتنامه دهخدا
خوشرفتاری کردن . [ خوَش ْ / خُش ْ رَ ک َ دَ ] (مص مرکب ) حسن سلوک کردن . با اخلاق رفتار کردن . خوب رفتار کردن .
-
جستوجو در متن
-
مجاملت کردن
لغتنامه دهخدا
مجاملت کردن . [ م ُ م َ / م ِ ل َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) نیکویی کردن . خوشرفتاری کردن . مدارا کردن : هرگاه که دست یابند هیچ ابقا و مجاملت نکنند. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 538). و رجوع به مجاملت و مجاملة شود.
-
معاملگی
لغتنامه دهخدا
معاملگی . [ م ُ م ِ ل َ / ل ِ ] (حامص ) منسوب به معامله . (ناظم الاطباء).- بدمعاملگی کردن ؛ بد رفتاری نمودن در معامله و داد و ستد. (ناظم الاطباء). خلاف خوش معاملگی .- خوش معاملگی کردن ؛ یعنی خوشرفتاری در معامله و داد و ستد. (ناظم الاطباء). به قول و...
-
مردم داری
لغتنامه دهخدا
مردم داری . [ م َ دُ ] (حامص مرکب ) حسن سلو». خوشرفتاری با خلق . مهربانی و ملایمت کردن با مردمان . مماشات با مردم پاسداری خاطر خلق اﷲ. عمل مردم دار. رجوع به مردم دار شود : آئین شهریاری و کامکاری و نیکوکاری و مردم داری یافته است . (راحةالصدور راوندی )...
-
معامله
لغتنامه دهخدا
معامله . [ م ُ م َ ل َ /م ُ م ِ ل ِ ] (از ع ، اِمص ) با هم عمل کردن و کار کردن . (غیاث ) (آنندراج ). || داد و ستد کردن . بازارگانی کردن . سوداگری کردن . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). || تجارت و سوداگری و دادوستد و خرید و فروخت . (ناظم الاطباء). سوداگر...
-
ساختن
لغتنامه دهخدا
ساختن . [ ت َ ] (مص ) بناء. بناکردن . عمارت . عمارت کردن .برآوردن . پی افکندن . بن افکندن . بنیان : دور ماند از سرای خویش و تبارنسری ساخت بر سر کهسار. رودکی .ساختن سیاوش گنگ دژ را. (ازعناوین شاهنامه ).به ایران پدر را بینداختی بتوران همی شارسان ساختی ...