کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خواسته و خواهش پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
خواسته ٔ گرانمایه
لغتنامه دهخدا
خواسته ٔ گرانمایه . [ خوا / خا ت َ /ت ِ ی ِ گ ِ ی َ / ی ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) مالی که مورد رغبت است . مال نفیس . رغیبه . (یادداشت مؤلف ).
-
خواسته شدن
لغتنامه دهخدا
خواسته شدن . [ خوا / خا ت َ / ت ِ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) مورد رغبت قرار گرفتن . مورد طلب قرار گرفتن .
-
خواسته بخش
لغتنامه دهخدا
خواسته بخش . [ خوا /خا ت َ / ت ِ ب َ ] (نف مرکب ) خواسته ده . اهل کرم . اهل بخشش . بذال . بخشنده . مال بخش . (یادداشت بخط مؤلف ).
-
خواسته بخشی
لغتنامه دهخدا
خواسته بخشی . [ خوا / خا ت َ / ت ِ ب َ ] (حامص مرکب ) عمل خواسته بخش . عمل خواسته ده . کرامت : از بیشمار خواسته بخشیدن تو نیست در فهم وهم خواسته بخشیت را شمار.سوزنی .
-
جستوجو در متن
-
مسؤول
لغتنامه دهخدا
مسؤول . [ م َ ئو ] (ع ص ) نعت مفعولی از مصدرسؤال . کسی که از وی سؤال کنند. (ناظم الاطباء). سؤال شده . پرسیده شده . پرسش شده . (ناظم الاطباء). پرسیده .سؤال کرده . (دهار) : اًن السمع و البصر والفؤاد کل اولئک کان عنه مسؤولاً. (قرآن 36/17).توئی مق...
-
وندا
لغتنامه دهخدا
وندا. [ وَ ] (اِ) به لغت ژند و پاژند، خواهش و خواسته . (برهان ) (آنندراج ) (انجمن آرا).
-
خواهش
لغتنامه دهخدا
خواهش . [ خوا / خا هَِ ] (اِمص )درخواست . استدعا. عرض داشت . تقاضا. (ناظم الاطباء). التماس . طلب . تمنی . (یادداشت بخط مؤلف ) : ز خویشان فرستادصد نزد من بدین خواهش آمد گو پیلتن . فردوسی .بجمشید از مهر خواهش نمودنهادش کمان پیش و پوزش نمود. فردوسی .بی...
-
مطلوب
لغتنامه دهخدا
مطلوب . [ م َ ] (ع ص ) خواسته و جسته . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). جسته و خواهش کرده . (آنندراج ). خواسته از حق و جز آن . ج ، مطالیب . (از اقرب الموارد) (از محیطالمحیط). درخواست شده و تجسس شده و طلب شده و خواهش شده و تقاضاشده و لازم شده و ضرورشده ...
-
مرغوب
لغتنامه دهخدا
مرغوب . [ م َ ] (ع ص ) نعت مفعولی از مصدر رغب و رغبة. خواهش نموده شده . (غیاث ) (آنندراج ). خواهانی نموده . (از منتهی الارب ). خواسته شده . و درخواست کرده شده و آرزو شده . (ناظم الاطباء): از اقطار و اکناف عالم روی فرا او کرده و همه به نجاح مطلوب و رو...
-
امنیت
لغتنامه دهخدا
امنیت . [ اُ نی ی َ ] (ع اِ) آرزو. (منتهی الارب ) (مقدمه ٔ لغت میر سید شریف جرجانی ) (مؤیدالفضلاء). آرزو و امید. (غیاث اللغات ). آرزو و مراد.(آنندراج ) (از مؤید الفضلاء). آرزو و خواهش . (ناظم الاطباء). آرزو. خواهش . امید. (فرهنگ فارسی معین ). خواهش...
-
ناخواسته
لغتنامه دهخدا
ناخواسته . [ خوا / خا ت َ / ت ِ ] (ن مف مرکب ، ق مرکب ) نطلبیده . تقاضا نکرده . بدون تقاضا. نخواسته . خواهش نکرده . درخواست نکرده . بی سؤال . بی طلب . بدون تمنا و درخواست : کلید در گنج آراسته بگنجور او داد ناخواسته . فردوسی .از غایت جود و کرم و برّ ...
-
مقتضیات
لغتنامه دهخدا
مقتضیات . [ م ُ ت َ ض َ ] (ع ص ، اِ) ج ِ مقتضیة، تأنیث مقتضی [ م ُ ت َ ضا ] . خواهش شده ها. خواسته شده ها. تقاضاشده ها. بایسته ها. واجبات : چه مراد از عمل استعمال جوارح است در مقتضیات احکام شریعت و اقرار استعمال زبان است در ادای کلمه ٔ شهادت . (مصبا...
-
مدعا
لغتنامه دهخدا
مدعا. [ م ُدْ دَ ] (ع ص ، اِ) هرآنچه ادعا کرده می شود و طلب کرده می شود. (ناظم الاطباء). دعوی کرده شده . (فرهنگ فارسی معین ). موضوع ادعا. موضوع دعوی . رجوع به مُدَّعی ̍ شود. || مراد.آرزو. خواهش . مقصود. اراده . درخواست . غرض . (ناظم الاطباء). رجوع به...
-
هوی
لغتنامه دهخدا
هوی . [ هََ وا ] (ع مص ) دوست داشتن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ترجمان القرآن جرجانی ) (اقرب الموارد). || (اِ) خواست و عشق در خیر باشد یا در شر. (منتهی الارب ) (آنندراج ). عشق . (اقرب الموارد) : چنونه هست و نه بود و نه نیز خواهد بودفراق او متواتر هو...