کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خوازه بندی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
خوازه بندی
لغتنامه دهخدا
خوازه بندی . [ خوا / خا زَ / زِ ب َ ] (حامص مرکب ) آذین بندی شهر. آیین بندی شهر. (یادداشت بخط مؤلف ).
-
واژههای مشابه
-
خوازه گر
لغتنامه دهخدا
خوازه گر. [ خوا / خا زَ / زِ ] (ص مرکب ) خواهنده . خواهشگر. (غیاث اللغات ) (آنندراج ) : میرسیدش از سوی هر مهتری بهر دختر دمبدم خوازه گری .مولوی .
-
جستوجو در متن
-
طاق بستن
لغتنامه دهخدا
طاق بستن . [ ب َ ت َ ] (مص مرکب ) ایجاد کردن طاق . ساختن طاق . || خوازه بستن . طاق نصرت بستن . طاق بندی . و رجوع به طاق بندی شود.
-
طاق نصرت
لغتنامه دهخدا
طاق نصرت . [ ق ِ ن ُ رَ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کازه و تالار و عمارت چوبی و غیره که برای سرداران و پادشاهان پیروز هنگام بازآمدن از سفر یا جنگ آذین بندی کنند. خوازه بستن . قوس النصر. طاق پیروزی . کوپله . خوازه . گنبد. قبه : مجلس سنا رأی دادکه شکرا...
-
شهرآرای
لغتنامه دهخدا
شهرآرای . [ ش َ ] (اِمص مرکب ) شهرآرا. تزیین شهر. زیب و زینت شهر در عید و عروسی و شهرآرای را عوام آئین بندی گفته اند. (از انجمن آرا). آذین بندی شهر. (یادداشت مؤلف ). آرایش شهر. (ناظم الاطباء). زیب و زینت و آئین بستن شهر. (برهان ) : کله بستند گرد شهر...
-
گنبد
لغتنامه دهخدا
گنبد. [ گُم ْ ب َ ] (اِ) پهلوی گومبت (گنبد، قبه ) در تهران و اراک (سلطان آباد) گنبذ، معرب آن «جنبذ» معجم البلدان در «جنبذ» و «جنبذه » اصلاً از آرامی و سریانی مأخوذ است . (حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین ). نوعی از عمارت باشد مدور که از خشت و گل و آجر پوشن...