کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خوارزمی رمزنگاشتی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
علی خوارزمی
لغتنامه دهخدا
علی خوارزمی . [ ع َ ی ِ خوا / خا رَ ] (اِخ ) ابن محمدبن علی بن احمدبن مروان عمرانی خوارزمی ، مکنّی به ابوالحسن . رجوع به علی عمرانی و ابوالحسن عمرانی شود.
-
علی خوارزمی
لغتنامه دهخدا
علی خوارزمی . [ ع َ ی ِ خوا /خا رَ ] (اِخ ) ابن عَرّاق صناری خوارزمی ، مکنّی به ابوالحسن . نحوی و لغوی و عروضی و فقیه و مفسر بود و در سال 539 هَ . ق . در مذانة از قرای خوارزم درگذشت او راست : شماریخ الدرر فی تفسیر القرآن . (از معجم المؤلفین بنقل از ...
-
کاتب خوارزمی
لغتنامه دهخدا
کاتب خوارزمی . [ ت ِ ب ِ خوا / خا رَ ] (اِخ ) محمدبن عباس معروف به ابوبکر خوارزمی . رجوع به ابوبکر خوارزمی در همین لغت نامه و ریحانة الادب ج 3 ص 333 شود.
-
قاسم خوارزمی
لغتنامه دهخدا
قاسم خوارزمی . [ س ِ م ِ خوا / خا رَ ](اِخ ) رجوع به قاسم بن حسین و قاسم صدرالافاضل شود.
-
مظفر خوارزمی
لغتنامه دهخدا
مظفر خوارزمی . [ م ُ ظَف ْ ف َ رِ خوا / خا رَ ] (اِخ ) نصیرالدین . خواندمیر نویسد: در فنون علوم عقلی و نقلی خصوصاً فقه شافعی بغایت متبحر بود و به دانستن سایر اقسام فضیلت و فن استیفاء و سیاقت مباهی و مفتخر... پیوسته به رعایت اهل فضل و کمال اقدام مینمو...
-
ابوبکر خوارزمی
لغتنامه دهخدا
ابوبکر خوارزمی . [ اَ بو ب َ رِ خوا / خا رَ ] (اِخ ) محمدبن عباس شاعر و ادیب مشهور معروف به طبرخزی خواهرزاده ٔ ابوجعفر محمدبن جریر طبری مورّخ جلیل . او مدتی به شام و سپس در حلب اقامت گزید. و آنگاه که صاحب بن عباد به ارجان بود قصد زیارت صاحب کرد. و گو...
-
حسین خوارزمی
لغتنامه دهخدا
حسین خوارزمی . [ ح ُ س َ ن ِ خوا / خا رَ ] (اِخ ) ابن حسن ملقب به کمال الدین که در 840 هَ . ق . کشته شد.او راست : «اساس القواعد» فارسی در حساب و شرح قصیده ٔ برده به فارسی و شرح مثنوی مولوی به فارسی و المقصد الاقصی در ترجمه ٔ المستقصی . (هدیة العارفین...
-
حسین خوارزمی
لغتنامه دهخدا
حسین خوارزمی . [ ح ُ س َ ن ِ خوا / خا رَ ] (اِخ ) پدر ریحانه است که ابوریحان کتاب «التفهیم » را بنام وی تألیف کرد.
-
خطیب خوارزمی
لغتنامه دهخدا
خطیب خوارزمی . [ خ َ ب ِ خوا / خا رَ ] (اِخ ) موفق بن احمدبن حمد، مکنی به ابی الموید و ملقب به اخطب خوارزم . از بزرگان علم و از سخنوران بزرگ بود. (یادداشت بخط مؤلف ). رجوع به نامه ٔ دانشوران ج 4 ص 1 شود.
-
حسامی خوارزمی
لغتنامه دهخدا
حسامی خوارزمی . [ ح ُ ی ِ خارَ ] (اِخ ) رجوع به حسامی هروی و حسامی قرا کولی .
-
قاضی زاده ٔ خوارزمی
لغتنامه دهخدا
قاضی زاده ٔ خوارزمی . [ دَ / دِ ی ِ خوا /خا رَ ] (اِخ ) رجوع به قاضی زاده ٔ افندی احمد شود.
-
پهلوان محمود خوارزمی
لغتنامه دهخدا
پهلوان محمود خوارزمی . [ پ َ ل َ م َ دِ خوا / خا رَ ] (اِخ ) متخلص به قتالی و ملقب به پوریای ولی . در جوانی بر همه ٔ پهلوانان ایران و توران بقوت جسمانی غلبه داشت و در پیری بر جمعی سالکان و راهروان عالم به نیروی روحانی مقدم شد و بسال 722 هَ . ق . درگذ...